اعظم ستاری؛ جعفر محمدزاده میلانی؛ زینب رفتنی امیری؛ علی پاکدین پاریزی
چکیده
بتاگلوکان یک پلیساکارید خطی، بدون انشعاب، غیرنشاستهای و محلول در آب است که در دیواره سلولی غلات بهویژه یولاف وجود دارد. با توجه به تأثیر فعالیت آنزیمی بر پایداری لیپیدهای یولاف لازم است که این آنزیمها در طی فرآوری یولاف غیرفعال شوند. یکی از روشهای موجود برای غیرفعال کردن آنزیمها، فرآیند هیدروترمال است. در این پژوهش فرایند ...
بیشتر
بتاگلوکان یک پلیساکارید خطی، بدون انشعاب، غیرنشاستهای و محلول در آب است که در دیواره سلولی غلات بهویژه یولاف وجود دارد. با توجه به تأثیر فعالیت آنزیمی بر پایداری لیپیدهای یولاف لازم است که این آنزیمها در طی فرآوری یولاف غیرفعال شوند. یکی از روشهای موجود برای غیرفعال کردن آنزیمها، فرآیند هیدروترمال است. در این پژوهش فرایند هیدروترمال با اتوکلاو در دماهای۱۱۰ ، ۱۲۰ و ۱۳۰ درجه سانتیگراد در دو زمان ۱۰ و ۲۰ دقیقه بر روی آرد یولاف انجام شد و بتاگلوکان استخراجی از آن به روش آبی از نظر خواص فیزیکو شیمیایی و عملکردی و نیز رئولوژیکی مورد برررسی قرار گرفت. بتاگلوکان حاصل از آرد یولاف هیدروترمال شده در ۱۲۰ درجه سانتیگراد به مدت ۱۰ دقیقه بالاترین حلالیت را در ۲۵ درجه سانتیگراد و کمترین حلالیت را در دمای ۵۰ درجه سانتیگراد و تیمار ۱۲۰ درجه سانتیگراد به مدت ۲۰ دقیقه بیشترین حلالیت را در ۷۵ درجه سانتیگراد داشت. میزان کفکنندگی بتاگلوکان استخراجی از آرد یولاف هیدروترمال شده در دمای ۱۳۰درجه سانتیگراد به مدت ۱۰ دقیقه، از سایر تیمارها کمتر بود و بتاگلوکان حاصل از تیمار هیدروترمال شده در دمای ۱۱۰ درجه سانتیگراد به مدت ۱۰ دقیقه از ثبات کف بالاتری برخوردار بود. در بررسی خصوصیات رئولوژیکی، تاثیر سرعت برشی بر میزان ویسکوزیته نشان داد که با افزایش سرعت برشی، میزان ویسکوزیته در تمامی نمونهها کاهش یافت و بیشترین مقدار ویسکوزیته را بتاگلوکان حاصل از آرد یولاف هیدروترمال شده در دمای ۱۲۰ درجه سانتیگراد به مدت ۱۰ دقیقه داشت. در آزمون نوسانی شامل روبش دما، پارامترهای اندازهگیری شده شامل مدول الاستیک G′ و مدول ویسکوز G″ بودند که مقدار G′ و G″ در نمونه بتاگلوکان استخراجی از آرد یولاف هیدروترمال شده در تمامی نمونهها کاهش یافت و نیز مدول الاستیک و ویسکوز بتاگلوکان استخراج شده از آرد هیدروترمال شده در دمای ۱۲۰ درجه به مدت ۱۰ دقیقه از سایر تیمارها بیشتر بود. در روبش فرکانس در فرکانسهای پایینتر، G″ از G′ بزرگتر است و هر دو با افزایش فرکانس افزایش مییابند و مقدار G′ وG″ و η* بتاگلوکان استخراج شده از آرد هیدروترمال شده در دمای ۱۲۰ درجه به مدت ۱۰ دقیقه از سایر تیمارها در فرکانس ۱ و ۱۰ هرتز بیشتر بود.
راحیل رضایی؛ مرتضی خمیری؛ مهدی کاشانی نژاد؛ مصطفی مظاهری طهرانی؛ مهران اعلمی
چکیده
در این مطالعه، تاثیر بتاگلوکان و شرایط رساندن (دما و زمان) بر برخی ویژگیهای فیزیکوشیمیایی و بافتی ماست سویا منجمد مورد بررسی قرار گرفته است. سه متغیر شامل مقدار بتاگلوکان (صفر، 1و 2 درصد)، زمان رساندن (2، 13 و 24 ساعت) و دمای رساندن (2، 4 و 6 درجه سانتیگراد) مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج نشان داد که افزودن بتاگلوکان به ماست منجمد باعث افزایش ...
بیشتر
در این مطالعه، تاثیر بتاگلوکان و شرایط رساندن (دما و زمان) بر برخی ویژگیهای فیزیکوشیمیایی و بافتی ماست سویا منجمد مورد بررسی قرار گرفته است. سه متغیر شامل مقدار بتاگلوکان (صفر، 1و 2 درصد)، زمان رساندن (2، 13 و 24 ساعت) و دمای رساندن (2، 4 و 6 درجه سانتیگراد) مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج نشان داد که افزودن بتاگلوکان به ماست منجمد باعث افزایش ویسکوزیته، اورران، سختی و ناپایداری چربی گردید اما مقاومت به ذوب و شاخص L* را کاهش داد. از نظر شرایط رساندن، مشخص شد که افزایش زمان رساندن کیفیت محصول را افزایش داده در حالی که دمای بالاتر تاثیر نامطلوبی بر کیفیت ماست سویا منجمد بر جای گذاشت. زمان رساندن طولانی ترسبب افزایش ویسکوزیته، سختی، ناپایداری چربی و مقاومت به ذوب شد. با افزایش دمای رساندن ناپایداری چربی، اورران و ویسکوزیته کاهش یافت و سرعت ذوب افزایش یافت. بر اساس این یافتهها میتوان نتیجه گرفت که افزودن بتاگلوکان بهعنوان فیبر رژیمی و زمان رساندن طولانی در دمای کمتر میتواند ویژگیهای بافتی ماست سویا منجمد را تعدیل و کیفیت این دسر منجمد را بهبود دهد.
بهارک حساس؛ لیلا ناطقی؛ علیرضا شهاب لواسانی
چکیده
پنیر کوزه ، نوعی پنیر سخت میباشد که بهصورت سنتی در نواحی غربی ایران از شیر خام گاو، گوسفند و گاهی بز تولید میشود. دوره رسیدگی این پنیر درون کوزههای سفالی داخل خاک سپری میشود، لذا دارای مجموعهای از واریتههای میکروارگانیسمها بوده، بنابراین از ویژگیهای حسی منحصر به فردی برخوردار است. با این حال، موضوع انتقال برخی باکتریهای ...
بیشتر
پنیر کوزه ، نوعی پنیر سخت میباشد که بهصورت سنتی در نواحی غربی ایران از شیر خام گاو، گوسفند و گاهی بز تولید میشود. دوره رسیدگی این پنیر درون کوزههای سفالی داخل خاک سپری میشود، لذا دارای مجموعهای از واریتههای میکروارگانیسمها بوده، بنابراین از ویژگیهای حسی منحصر به فردی برخوردار است. با این حال، موضوع انتقال برخی باکتریهای بیماریزا در این فرآورده و نیز درصد بالای چربی آن از دیدگاه سلامت عمومی بسیار قابل اهمیت است. لذا هدف کلی از این پژوهش بررسی خصوصیات فیزیکوشیمیایی، ضد میکروبی و حسی پنیر کوزهای کم چرب (تهیه شده از شیر 5/1% چربی) حاوی پودر بتاگلوکان در غلظتهای (25/0، 5/0 و 1%) و عصاره اتانولی پونه کوهی در غلظتهای (1/0، 2/0 و 3/0%) و مقایسه آن با نمونه پنیر شاهد (تهیه شده از شیر 3% چربی) پس از طی 60 روز نگهداری بود. نتایج بررسی ضد میکروبی نشان داد استفاده از بتاگلوکان اثر معنیداری روی خواص ضدمیکروبی تیمارهای مورد بررسی نداشت و استفاده از عصاره اتانولی پونه و افزایش غلظت آن اثر معنیداری بر افزایش خواص ضدمیکروبی تیمارهای مورد آزمون داشت. مطابق با نتایج پس از طی60 روز نگهداری، تیمار حاوی 3/0 درصد عصاره اتانولی پونه در مقایسه با سایر تیمارها و نمونه شاهد بیشترین کاهش شمارشکلی میکروارگانیسمها، لاکتوباسیلوسها، کپک و مخمر، کلیفرمها، اشرشیاکلی و استافیلوکوکوس اورئوس را نشان داد. نتایج بررسی خصوصیات فیزیکوشیمیایی نشان داد میزان پروتئین، چربی، اسیدیته و ازت محلول در آب تمامی تیمارهای مورد آزمون طی دوره نگهداری افزایش و pH و رطوبت و سختی بافت نمونهها بهطور معنیداری )05/0≥p) کاهش یافت. نتایج ارزیابی حسی پنیر نشان داد که تیمار حاوی 5/0 درصد بتاگلوکان و 3/0درصد عصاره اتانولی پونه از بالاترین قابلیت پذیرش حسی برخوردار بود. بنابراین با استفاده از 5/0درصد بتاگلوکان و 3/0درصد عصاره اتانولی پونه در فرمولاسیون پنیر کوزهای کمچرب میتوان، پنیری ایمن با بار میکروبی در حد استاندارد و بافت مطلوب در مقایسه با نمونه شاهد تولید نمود.