سید امیر اولیایی؛ بابک قنبرزاده؛ علی اکبر مویدی؛ پریسا پورثانی؛ سیده فاطمه موسوی بایگی؛ محمد رضا بخش امین
چکیده
در این پژوهش برای بهبود ویژگیهای کاربردی فیلمهای بر پایه نشاسته سیبزمینی نرمشده (PS) از نانوذرات سدیم مونتموریلونیت (MMT) در دو غلظت 3 و 5 درصد و تیتانیومدیاکسید (TiO2) در سه سطح 5/0، 1 و 2 درصد (وزنی/ وزنی نشاسته) بهصورت توأم استفاده شد و ویژگیهای ساختاری و فیزیکی آنها مورد مطالعه قرار گرفت. آزمون پراش پرتو X، تغییر نحوه پخش لایههای ...
بیشتر
در این پژوهش برای بهبود ویژگیهای کاربردی فیلمهای بر پایه نشاسته سیبزمینی نرمشده (PS) از نانوذرات سدیم مونتموریلونیت (MMT) در دو غلظت 3 و 5 درصد و تیتانیومدیاکسید (TiO2) در سه سطح 5/0، 1 و 2 درصد (وزنی/ وزنی نشاسته) بهصورت توأم استفاده شد و ویژگیهای ساختاری و فیزیکی آنها مورد مطالعه قرار گرفت. آزمون پراش پرتو X، تغییر نحوه پخش لایههای MMT از ورقهای کامل در فیلم دوجزئی 5MMT-PS به ورقهای بینلایهای در فیلمهای سهجزئی 5MMT-TiO2-PS را تأیید نمود. نتایج آزمون مکانیکی نشان داد که افزایش غلظت TiO2 در فیلمهای PS-3%MMT باعث کاهش کششپذیری و افزایش استحکام کششی شده است، اما در فیلمهای PS-5%MMT، هر دو ویژگی مکانیکی فیلم کاهش یافته است. با افزودن MMT و TiO2 مقدار انحلالپذیری در آب و جذب رطوبت بهطور معنیداری کاهش یافته است. همچنین نفوذپذیری نسبت به بخار آب کاهش معنیداری را از g/m.h.Pa7-10×84/5 در فیلم دوجزئی PS-3%MMT به g/m.h.Pa7-10×04/3 در فیلم سهجزئی 3MMT-2TiO2-PS نشان داد. نتایج آزمون زاویه تماس قطره آب، یافتههای آزمونهای جذب رطوبت، حلالیت در آب و نفوذپذیری نسبت به بخار آب را تأیید نمود و نشان داد که افزودن TiO2 سبب افزایش آبگریزی سطحی فیلمهای نشاستهای حاوی نانورس شده است بهطوریکه با افزودن 2 درصد تیتانیومدیاکسید به فیلم PS-3%MMT و PS-5%MMT زاویه تماس قطره آب پس از 60 ثانیه به ترتیب 4 و 15 درجه افزایش یافت. نتایج این تحقیق حاکی از آن بود که خواص عملکردی فیلم های نشاسته را می توان با افزودن توأم نانوذرات MMT و TiO2 بهبود بخشید.
بابک قنبرزاده؛ صحرا بشیری؛ حامد همیشه کار؛ جلال دهقان نیا
چکیده
ریزپوشانی مواد غذا-دارو در حامل های لیپیدی، از جمله لیپوزوم ها، منجر به افزایش قابلیت زیستفراهمی مواد فعال، رهایش کنترلشده و دقیق آنها، حفظ پایداری آنها در برابر شرایط مختلف محیطی و حلالیت مواد فعال آبگریز در محیط آبی میشود. از جمله ترکیبات مغذی آبگریز با خاصیت آنتیاکسیدانی و پروویتامینی مفید، بتاکاروتن میباشد که خاصیت ...
بیشتر
ریزپوشانی مواد غذا-دارو در حامل های لیپیدی، از جمله لیپوزوم ها، منجر به افزایش قابلیت زیستفراهمی مواد فعال، رهایش کنترلشده و دقیق آنها، حفظ پایداری آنها در برابر شرایط مختلف محیطی و حلالیت مواد فعال آبگریز در محیط آبی میشود. از جمله ترکیبات مغذی آبگریز با خاصیت آنتیاکسیدانی و پروویتامینی مفید، بتاکاروتن میباشد که خاصیت آبگریزی این ماده و نیز حساسیت بالا در شرایط مختلف محیطی کاربرد آن را برای غنیسازی مواد غذایی محدود کرده است. هدف از انجام این پژوهش تولید و بررسی نانولیپوزومهای حامل بتاکاروتن به روش گرمایی اصلاحیافته (مظفری اصلاحشده) و بررسی ویژگیهای مهم کاربردی آن بود. اندازه ذرات نانولیپوزومهای حامل بتاکاروتن در غلظتهای مختلف لستین، کوچکتر از 500 نانومتر بهدست آمد و برای غلظتهای بهینه لستین، 84-64 نانومتر تعیین شد. استفاده از فیتواسترول (گامااوریزانول)، جهت حفظ پایداری غشای سیستمهای لیپوزومی، موجب کاهش اندازه ذرات در غلظتهای مختلف لستین گردید. بهطور مثال در غلظت 200 میلیگرم لستین اندازه ذرات از 88 نانومتر به 64 نانومتر کاهش یافت. همچنین گامااوریزانولِ مورداستفاده در لیپوزوم، روی کارایی ریزپوشانیِ بتاکاروتن مؤثر نبود و در هر دو سیستم کارایی حدود 89 درصد محاسبه شد. پایداری لیپوزومهای بدون گاما اوریزانول و حاوی آن، بر اساس پتانسیل زتا که معیاری برای دافعه الکترواستاتیک و پایداری است، مناسب بهدست آمد.
سید امیر اولیایی؛ بابک قنبرزاده؛ علی اکبر مویدی؛ فرهنگ عبّاسی
چکیده
در این پژوهش، فیلمهای زیست نانو کامپوزیت نشاستهی نرمشده (PS) حاوی نانولایههای دو بعدی سدیم مونت موریلونیت (MMT) و نانوذرات سه بُعدی دی اکسید تیتانیم (TiO2) به روش قالب ریزی تهیه شدند. توپوگرافی سطح و ساختار شیمیایی فیلمها توسط میکروسکوپ نیروی اتمی (AFM) و طیف سنجی فروسرخ (FT-IR) مطالعه گردید. در آمیزهی دوجزئی PS-MMT، لایههای ورقهای ...
بیشتر
در این پژوهش، فیلمهای زیست نانو کامپوزیت نشاستهی نرمشده (PS) حاوی نانولایههای دو بعدی سدیم مونت موریلونیت (MMT) و نانوذرات سه بُعدی دی اکسید تیتانیم (TiO2) به روش قالب ریزی تهیه شدند. توپوگرافی سطح و ساختار شیمیایی فیلمها توسط میکروسکوپ نیروی اتمی (AFM) و طیف سنجی فروسرخ (FT-IR) مطالعه گردید. در آمیزهی دوجزئی PS-MMT، لایههای ورقهای شدهی نانورس، بهطور یکنواخت در ماتریس پلیمری پخش شدهاند. تصاویر سه بعدی میکروسکوپ نیروی اتمی (AFM) توزیع یکنواختتر نانورس و TiO2، زبری کمتر و سطح صافتر ماتریس PS-3% MMT-TiO2 نسبت به فیلمهای دوجزئی PS-3%MM را نشان داد. وجود پیوندهای هیدروژنی و برهمکنشهای الکترواستاتیک بین نانورس و TiO2 با یکدیگر و با زنجیرهای نشاسته توسط پیکهای مربوط به پیوند C-O-H در 1-cm 1142 و 1-cm 990 و افزایش پهنای باند و شدت جذب در ناحیۀ 1-cm800-500 در طیف سنجی فروسرخ (FT-IR) تأیید گردید. نتایج آزمون گرماسنج پویشی تفاضلی (DSC) نشان داد، افزایش غلظت TiO2 فیلمهای PS-3%MMT باعث افزایش دمای ذوب و دمای انتقال شیشه ای (Tg) بهترتیب از 1/295 تا 3/306 درجه سانتیگراد و از 1/199 تا 6/207 درجه سانتیگراد گردیده است. افزایش غلظت نانورس تأثیر معنیداری بر پارامترهای رنگی فیلم نداشت، اما با افزایش 1% محتوی TiO2 در فیلم حاوی 3% نانورس، اختلاف رنگ کلی (ΔE) و اندیس سفیدی (WI) فیلم ها بهترتیب %6/86 و 76% افزایش یافته و از میزان سرخی وزردی آنها کاسته شد. بهمنظور بررسی کدورت و رفتار جذب پرتوهای نوری از اسپکتروفتومتری UV-Vis در دامنه طول موج nm 200-800 استفاده شد. نتایج نشان داد که میتوان فیلم نانوکامپوزیتی حاصل را بهعنوان ماده بستهبندی جهت حفاظت از محتویات در برابر پرتوهای نور UV و مرئی بکار برد.
بابک قنبرزاده؛ اکرم پزشکی؛ حامد همیشه کار؛ محمد مقدم
چکیده
درونپوشانی ترکیبات آبگریز ازجمله ویتامینهای محلول در چربی در ساختارهای لیپوزومی، روشی بالقوه مؤثر جهت حفظ آنها در برابر واکنش های مخرب در طی دورهی نگهداری، معرفی شده است. ازجمله مزایای بالقوهی لیپوزومها، امکان درونپوشانی هر سه دسته مواد محلول در آب، محلول در چربی و ترکیبات آمفیفیل و بهکارگیری مواد طبیعی غذایی با ...
بیشتر
درونپوشانی ترکیبات آبگریز ازجمله ویتامینهای محلول در چربی در ساختارهای لیپوزومی، روشی بالقوه مؤثر جهت حفظ آنها در برابر واکنش های مخرب در طی دورهی نگهداری، معرفی شده است. ازجمله مزایای بالقوهی لیپوزومها، امکان درونپوشانی هر سه دسته مواد محلول در آب، محلول در چربی و ترکیبات آمفیفیل و بهکارگیری مواد طبیعی غذایی با اثرات مفید درمانی مانند لستین در تولید آنهاست. در این پژوهش، به تعیین ویژگی های نانولیپوزومهای حاوی ویتامین A پالمیتات تولیدشده بهروش هیدراسیون لایهی نازک و بهکمک امواج فراصوت و با استفاده از غلظتهای متفاوت لسیتین-کلسترول (شامل60 -0، 50 -10، 40 -20و 30-30 میلیگرم) پرداخته شده است. بهمنظور تعیین خواص کاربردی نمونهها، آزمونهای تعیین اندازه و توزیع اندازۀ ذرات، پتانسیل زتا، بررسی ریزساختار، کارایی درونپوشانی و پایداری نانولیپوزومها در طی مدت نگهداری انجام گردیدند. اندازهی ذرات در محدودة 76-115 نانومتر و توزیع اندازهی ذرات باریک و تک مد (اسپن = 88/0 - 6/0) بود. افزودن کلسترول اثر معنیداری بر اندازهی ذرات نشان نداد ولی مقادیر زیاد کلسترول موجب کاهش کارایی درونپوشانی گردید. با ورود کلسترول و همچنین ویتامین به ساختار نانولیپوزوم، پتانسیل زتا از 29- به 58- میلیولت افزایش یافت که نشاندهندهی بهبود پایداری الکترواستاتیک نانولیپوزومها بود. در کل، غلظت 50 به 10 میلیگرم لستین به کلسترول، بهعنوان غلظت مناسب در تولید فرمولاسیون بهینه نانولیپوزومها با توزیع ذره یکنواخت و تک مد (اسپن = 74/0) و کارایی درونپوشانی 8/15% شناخته شد.
لادن رحیمی؛ بابک قنبرزاده؛ جلال دهقان نیا
چکیده
نرمکننده ها (پلاستیسایزرها) از جملۀ مواد افزودنی مورداستفاده در پلاستیکها هستند که میتوانند بهطور بالقوه طی نگهداری مواد غذایی در بستهبندیهای پلاستیکی، به مواد غذایی مهاجرت کرده و مشکلاتی را در ایمنی و کیفیت حسی مواد غذایی ایجاد کنند. استرهای فتالات از جملۀ این نرم کنندهها هستند که در تولید پلیاتیلن ترفتالات (PET) بهکار ...
بیشتر
نرمکننده ها (پلاستیسایزرها) از جملۀ مواد افزودنی مورداستفاده در پلاستیکها هستند که میتوانند بهطور بالقوه طی نگهداری مواد غذایی در بستهبندیهای پلاستیکی، به مواد غذایی مهاجرت کرده و مشکلاتی را در ایمنی و کیفیت حسی مواد غذایی ایجاد کنند. استرهای فتالات از جملۀ این نرم کنندهها هستند که در تولید پلیاتیلن ترفتالات (PET) بهکار میروند. در این تحقیق، مهاجرت مهمترین آنها شامل دیمتیل فتالات (DMP)، دیاتیل فتالات (DEP)، دیاتیل هگزیل فتالات (DEHP)، دیایزوبوتیل فتالات (DIBP) و دیبوتیل فتالات (DBP) از پلیاتیلن ترفتالات PET به مدل غذایی آبلیمو (اسید استیک (w/v) 3% ) بررسی گردید. مدل غذایی (سیمولانت) تهیهشده در دماهای 5، 25 و C˚ 40 بهمدت 3 ماه در بطریهای PET نگهداری شدند و در بازههای زمانی 10، 30، 60 و 90 روز، توسط روش کروماتوگرافی گازی (GC) موردآنالیز قرار گرفتند. نتایج نشان داد که با افزایش دما و زمان نگهداری، مقدار مهاجرت این مواد افزایش یافت و در تمامی دماهای نگهداری، بعد از 90 روز، مقادیر مهاجرت بیش از حد مهاجرت ویژه (SML) (تعیینشده توسط استانداردکمیسیون اروپایی) بود که نشان میداد بطری PET نمیتواند بستهبندی مناسبی برای آبلیمو باشد. ضریب انتشار مهاجرت استرهای فتالات، به داخل مدل غذایی با استفاده از قانون فیک محاسبه شد. ضریب انتشار در دماهای 5، 25 و C˚ 40 برای DEHP بهترتیب 159/0، 115/0 و cm2/s 9-10×115/0 و برای DBP بهترتیب 084/0، 105/0 و cm2/s 9-10×138/0 بهدست آمد. DIBP در دمای C ˚5 مهاجرتی نشان نداد و ضریب انتشار آن در دماهای 25 و C˚40 بهترتیب 177/0 و cm2/s 9-10× 125/0 بود. همچنین در تمامی دماها، مهاجرتDEP بعد از گذشت 90 روز تشخیص داده نشد و DMP مقادیر بسیار جزئی را نشان داد. وابستگی ضریب انتشار به دما با استفاده از قانون آرنیوس محاسبه شد و مقدار انرژی فعالسازی برای DIBP،DBP و DEHP بهترتیب 82/2، 06/2 وJ/molK 302/1 بهدست آمد.
جلال دهقان نیا؛ حامد باقری درویش محمد؛ بابک قنبرزاده
چکیده
مدلسازی فرآیند سرخ کردن در جهت آگاهی از روابط بین متغییرهای مختلف، میتواند گامی مناسب در جهت بهبود کیفیت محصول باشد. در این پژوهش، اثر پیشتیمار اولتراسوند تحت فرکانسهای 28 و 40 کیلوهرتز بهمدت 15 دقیقه و پیشتیمار مایکروویو با توانهای 3 و 6 وات بر گرم بهمدت 10 دقیقه بر میزان رطوبت سیبزمینی سرخشده در درجه حرارتهای 150، 170 و ...
بیشتر
مدلسازی فرآیند سرخ کردن در جهت آگاهی از روابط بین متغییرهای مختلف، میتواند گامی مناسب در جهت بهبود کیفیت محصول باشد. در این پژوهش، اثر پیشتیمار اولتراسوند تحت فرکانسهای 28 و 40 کیلوهرتز بهمدت 15 دقیقه و پیشتیمار مایکروویو با توانهای 3 و 6 وات بر گرم بهمدت 10 دقیقه بر میزان رطوبت سیبزمینی سرخشده در درجه حرارتهای 150، 170 و 190 درجه سانتیگراد بهمدت 60، 120، 180 و 240 ثانیه موردبررسی قرار گرفت. برازش دادههای تجربی افت رطوبت نمونهها در طی فرآیند سرخ کردن با استفاده از شش مدل تجربی پیشنهادی و قانون فیک انجام شد. نتایج نشان داد که هر دو پیشتیمار اولتراسوند و مایکروویو در کلیه سطوح مورداستفاده، میزان رطوبت نهایی نمونهها را بهطور معنیداری در سطح احتمال 5 درصد کاهش دادند. همچنین، با افزایش دما، میزان رطوبت نمونههای سیبزمینی بهشکل غیرمعنیدار در سطح احتمال 5 درصد کاهش یافت. از طرف دیگر، با افزایش زمان فرآیند، میزان رطوبت نمونهها بهطور معنیدار و بهصورت نمایی کاهش پیدا کرد. همچنین، مدلهای پیشنهادی در این پژوهش، با داشتن ضریب تبیین بالا (2R( و ریشه میانگین مربعات خطا (RMSE) پایین، بهخوبی دادههای تجربی را برازش نمودند. ضریب انتشار مؤثر رطوبت برای نمونههای مختلف در دامنه 8-10×57/3 الی 8-10×08/11 مترمربع بر ثانیه بهدست آمد. اعمال پیشتیمارهای اولتراسوند و مایکروویو موجب افزایش ضریب انتشار مؤثر رطوبت و کاهش انرژی فعالسازی نمونهها شدند.
حجت اله بداقی؛ یونس مستوفی؛ عبدالرسول ارومیه ای؛ ذبیح اله زمانی؛ بابک قنبرزاده؛ زیبا قسیمی حق
چکیده
در این پژوهش قابلیت ضدمیکروبی یک فیلم جدید فتوکاتالیست حاوی نانوذرات رس و دیاکسیدتیتانیوم در ماتریس پلیمری پلیاتیلن با چگالی پایین در برابر باکتریهای .Pseudomonas spp و مخمر Rhodotorula mucilaginosa در شرایط درونشیشهای و سردخانه ارزیابی شد. فیلم نانوکامپوزیت با اختلاط نانوذرات دیاکسیدتیتانیوم در دو فاز آناتاز و روتایل و نانوذرات رس کلوزیت ...
بیشتر
در این پژوهش قابلیت ضدمیکروبی یک فیلم جدید فتوکاتالیست حاوی نانوذرات رس و دیاکسیدتیتانیوم در ماتریس پلیمری پلیاتیلن با چگالی پایین در برابر باکتریهای .Pseudomonas spp و مخمر Rhodotorula mucilaginosa در شرایط درونشیشهای و سردخانه ارزیابی شد. فیلم نانوکامپوزیت با اختلاط نانوذرات دیاکسیدتیتانیوم در دو فاز آناتاز و روتایل و نانوذرات رس کلوزیت 20 آ (closite 20A) در ماتریس پلیاتیلن با روش مخلوط واکنشی مذاب تهیه شد. در هیچیک از فیلمهای شاهد فعالیت میکروبکشی در برابر هر دو میکروارگانیزم مشاهده نشد. سلولهای زنده روی فیلمهای نانوکامپوزیت برای .Pseudomonas spp و Rhodotorula mucilaginosa، پس از سه ساعت پرتوتابی با نور UVA با شدت mW/cm2 05/0 (طول موج 200-300 نانومتر) بهترتیب تا log CFU/ml 23/4 و log CFU/ml 12/2 کاهش یافت. آزمایش شرایط سردخانه، روی میوههای تازه زردآلوی بستهبندیشده در فیلمهای نانوکامپوزیت و پلیاتیلن خالص بهمدت 17 روز در دمای 5 درجه سانتیگراد تحت تابش لامپ فلورسنت معمولی انجام شد. تعداد سلولهای باکتریهای مزوفیلیک و مخمر موجود بر میوههای بستهبندیشده در فیلم نانویی نسبت به فیلم پلیاتیلن خالص از کاهش معنیداری برخوردار بود. همچنین نتایج نشان داد که بیشترین اثر ضدمیکروبی با کاربرد توام فیلمهای نانوکامپوزیت همراه با پرتوتابی UVA حاصل شد. پژوهش حاضر نشان داد که استفاده از فیلم نانوکامپوزیت تولیدشده با روش واکنشی مذاب، میتواند در بستهبندی محصولات غذایی رشد میکروبی را کنترل کند.
روناک غلامی؛ جلال دهقان نیا؛ بابک قنبرزاده
چکیده
هدف از این تحقیق، بررسی انتقال جرم در فیلمهای نانوکامپوزیت نشاسته-نانوکریستال سلولز (NNC) بود. تأثیر افزودن درصدهای مختلف NCC، بر میزان جذب رطوبت و نفوذپذیری نسبت به بخار آب و سینیتیک جذب رطوبت در نمونههای نانوکامپوزیت موردبررسی قرار گرفت. از قانون دوم فیک و چهار معادله تجربی برای مدلسازی جذب رطوبت استفاده شد. همچنین، تأثیر غلظت ...
بیشتر
هدف از این تحقیق، بررسی انتقال جرم در فیلمهای نانوکامپوزیت نشاسته-نانوکریستال سلولز (NNC) بود. تأثیر افزودن درصدهای مختلف NCC، بر میزان جذب رطوبت و نفوذپذیری نسبت به بخار آب و سینیتیک جذب رطوبت در نمونههای نانوکامپوزیت موردبررسی قرار گرفت. از قانون دوم فیک و چهار معادله تجربی برای مدلسازی جذب رطوبت استفاده شد. همچنین، تأثیر غلظت گلیسرول بر میزان نفوذپذیری نسبت به بخار آب بررسی و دادههای تجربی با یک مدل نمایی برازش شدند. نتایج نشان داد که روند تغییرات نفوذپذیری نسبت به بخار آب، بهصورت تابعی از غلظت پلاستی سایزر از یک نمایی تبعییت میکند و مقاومت رطوبتی فیلمها با افزیش غلظت NCC و گلیسرول بهترتیب افزایش و کاهش مییابد. همچنین، مراحل ابتدایی جذب رطوبت بهخوبی توسط قانون فیک توصیف شد.
هادی الماسی؛ بابک قنبرزاده؛ جلال دهقان نیا؛ علی اکبر انتظامی؛ اصغر خسروشاهی اصل
چکیده
نانوفیبر سلولزی اصلاحشده با اسید چرب (MCNF) و آنتیاکسیدان ترت بوتیل هیدروکینون (TBHQ) به فیلم پلیلاکتیک اسید (PLA) اضافه شدند و تأثیر آنها بر ریزساختار، ویژگیهای حرارتی، مکانیکی و بازدارندگی فیلم PLA موردبررسی قرار گرفت. ریزساختار سطح شکست فیلمها توسط میکروسکوپ الکترونی روبشی نشر میدانی (FE-SEM) موردمطالعه قرار گرفت. نتایج آزمون پراش ...
بیشتر
نانوفیبر سلولزی اصلاحشده با اسید چرب (MCNF) و آنتیاکسیدان ترت بوتیل هیدروکینون (TBHQ) به فیلم پلیلاکتیک اسید (PLA) اضافه شدند و تأثیر آنها بر ریزساختار، ویژگیهای حرارتی، مکانیکی و بازدارندگی فیلم PLA موردبررسی قرار گرفت. ریزساختار سطح شکست فیلمها توسط میکروسکوپ الکترونی روبشی نشر میدانی (FE-SEM) موردمطالعه قرار گرفت. نتایج آزمون پراش اشعه ایکس (XRD) نشان داد که بلورینگی فیلمهای نانوکامپوزیت حاوی MCNF بیشتر از فیلم خالص PLA و فیلمهای فعال حاوی TBHQ بود. نتایج گرماسنجی پویشی افتراقی نشان داد که با افزودن هر دو ترکیب، دمای انتقال شیشهای و دمای ذوب فیلم ها تغییر میکند. افزودن 3% TBHQ باعث کاهش معنیدار (05/0˂p) در استحکام کششی فیلم PLA از 52/10 به MPa 03/6 شد درصورتیکه، استحکام مکانیکی فیلم با افزودن MCNF بهبود یافت. نفوذپذیری نسبت به بخار آب و اکسیژن نیز با افزودن TBHQ و MCNF بهترتیب افزایش و کاهش یافت.
مهدی برمور؛ جلال دهقان نیا؛ بابک قنبرزاده
چکیده
این تحقیق، با هدف بررسی اثر شرایط فرآیند و پیشتیمارهای اولتراسوند، مایکروویو و آبگیری اسمزی با محلول نمک بر انتقال جرم و جذب روغن قطعات سیبزمینی طی فرآیند سرخ کردن انجام گرفت. در این پژوهش، پیشتیمار اولتراسوند تحت فرکانس 40 کیلوهرتز در دو زمان 10 و 30 دقیقه و پیشتیمار مایکروویو با توان 5 وات بر گرم بهمدت 5 دقیقه و همچنین پیشتیمار ...
بیشتر
این تحقیق، با هدف بررسی اثر شرایط فرآیند و پیشتیمارهای اولتراسوند، مایکروویو و آبگیری اسمزی با محلول نمک بر انتقال جرم و جذب روغن قطعات سیبزمینی طی فرآیند سرخ کردن انجام گرفت. در این پژوهش، پیشتیمار اولتراسوند تحت فرکانس 40 کیلوهرتز در دو زمان 10 و 30 دقیقه و پیشتیمار مایکروویو با توان 5 وات بر گرم بهمدت 5 دقیقه و همچنین پیشتیمار آبگیری اسمزی با محلول نمک در دو غلظت 1 و 3 درصد، روی قطعات سیبزمینی اعمال شد و سپس این قطعات در دماهای 150، 170 و 190 درجه سانتیگراد و زمانهای 90، 180، 270 و 360 ثانیه سرخ شدند. نتایج نشان داد اعمال پیشتیمار اولتراسوند به مدت 10 دقیقه، باعث افزایش جذب روغن نسبت به نمونه شاهد میشود، ولی اعمال این پیشتیمار بهمدت 30 دقیقه میزان جذب روغن را نسبت به نمونه شاهد کاهش میدهد. همچنین، پیشتیمار مایکروویو نیز بهشکل غیرمعنیدار جذب روغن قطعات سیبزمینی را کاهش داد. علاوهبراین، نمونههای پیشتیمارشده توسط آبگیری اسمزی با محلول نمک باعث کاهش جذب روغن شدند. همچنین، بهمنظور مدلسازی جذب روغن، دادههای حاصل از آزمایش با 6 مدل برازش شدند. مدلهای فوق دارای بیشترین مقدار R2 و کمترین مقدار RMSE بودند.
نسرین جمشیدی کلجکاهی؛ بابک قنبرزاده؛ جلال دهقان نیا؛ محمود صوتی خیابانی؛ علی اکبر انتظامی
چکیده
در این پژوهش، ابتدا نانوکریستال سلولزCNC) ) از لینتر پنبه تهیه شد و برای تأیید دستیابی به مقیاس نانو از میکروسکوپ الکترونی عبوری (TEM) استفاده شد. با توجه به معایب فیلم خالص نشاسته، در این پژوهش برای بهبود ویژگیهای فیلمهای بر پایه نشاسته نرمشده (PS)–پلیوینیل الکل (PVOH) از دو نوع نانوذره CNC و دیاکسید تیتانیوم (TiO2) بهصورت توام ...
بیشتر
در این پژوهش، ابتدا نانوکریستال سلولزCNC) ) از لینتر پنبه تهیه شد و برای تأیید دستیابی به مقیاس نانو از میکروسکوپ الکترونی عبوری (TEM) استفاده شد. با توجه به معایب فیلم خالص نشاسته، در این پژوهش برای بهبود ویژگیهای فیلمهای بر پایه نشاسته نرمشده (PS)–پلیوینیل الکل (PVOH) از دو نوع نانوذره CNC و دیاکسید تیتانیوم (TiO2) بهصورت توام استفاده گردید و سپس تأثیر غلظت این دو نانوذره و گلیسرول (GLY) بر خواص فیزیکی، توسط روش سطح پاسخ (RSM) موردبررسی قرار گرفت. در این پژوهش، اثر غلظت CNC و GLY بهصورت خطی بر میزان استحکام کششی نهایی (UTS) معنیدار و مقادیر بهینه متغیرهای TiO2، CNC و GLY بهترتیب 118/0 گرم، 6/0 گرم و 06/1 سیسی بهدست آمد. همچنین، غلظت TiO2 بهصورت خطی و درجه دوم بر زاویۀ تماس زیست نانوکامپوزیت معنیدار و استفاده توام CNW و TiO2 باعث بهبود خواص آبدوستی سطحی و تأثیرگذاری TiO2 در افزایش خواص آبدوستی سطحی بیشتر از CNW میباشد و مقادیر بهینه متغیرهای TiO2، CNC و GLY بهترتیب 112/0، 299/0 گرم و 06/1 سیسی بود. مطالعات اسپکتروسکوپی مرئی-فرابنفش (UV-Vis) در طول موج nm 200-800 نشان داد که با افزودن CNC و TiO2 به فیلم نشاستهـPVOH، میزان عبور نور کاهش و کدورت افزایش و با افزودن گلیسرول میزان عبور نور افزایش و کدورت کاهش مییابد.
زهرا محمد حسنی؛ بابک قنبرزاده؛ حامد همیشه کار؛ رضا رضایی مکرم
چکیده
استفاده از حلالهای آلی و نیروهای برشی بالا در تکنیکهای متداول تولید نانولیپوزومها، کاربرد آنها را بهعنوان حامل مواد غذا-دارو (نوتریسیتیکالها) در صنایع غذایی محدود کرده است. هدف از انجام این پژوهش، تولید سیستم نانولیپوزومی حاوی آنتیاکسیدان گامااوریزانول با روش حرارتی اصلاحشده میباشد. نانولیپوزومها با استفاده ...
بیشتر
استفاده از حلالهای آلی و نیروهای برشی بالا در تکنیکهای متداول تولید نانولیپوزومها، کاربرد آنها را بهعنوان حامل مواد غذا-دارو (نوتریسیتیکالها) در صنایع غذایی محدود کرده است. هدف از انجام این پژوهش، تولید سیستم نانولیپوزومی حاوی آنتیاکسیدان گامااوریزانول با روش حرارتی اصلاحشده میباشد. نانولیپوزومها با استفاده از لسیتین و محلول گامااوریزانول تهیه شدند. اندازه ذرات و پتانسیل زتا، با روش پراکنش نور لیزری تعیین شدند و نوع برهمکنشهای ایجادشده بین نانوحامل و گامااوریزانول با آزمون طیفسنجی فروسرخ بررسی شدند. آزمونهای کدورت، پایداری و خواص رئولوژیکی نیز برای تعیین خواص فیزیکوشیمیایی نانولیپوزومها انجام گرفتند. طبق نتایج طیفسنجی، برهمکنشهای ایجادشده بین گامااوریزانول و لسیتین از نوع فیزیکی ضعیف بودند. با توجه به نتایج آزمون اندازهگیری ذرات، متوسط قطر حجمی و توزیع اندازه ذرات (اسپن) بهترتیب در محدوده 90-110 نانومتر و 90/0-69/0 بودند. پتانسیل زتا و میزان بارگیری گامااوریزانول mV 4/20- و 7/15% گزارش شدند. نمونهها در طی مدت زمان نگهداری در دمای ˚C 4 پایدار ماندند. با افزایش غلظت لسیتین کدورت سیستم افزایش یافت. ویسکوزیته محلولهای لیپوزومی با افزایش سرعت برشی ثابت ماند (رفتار نیوتنی) که نشاندهندۀ حضور ذرات کوچک و عدم وجود ذرات لختهشده بالا و پایداری خوب محلولها بود.
آرزو سلمان پور؛ بابک قنبرزاده؛ محمود صوتی خیابانی؛ سید حسین جلالی
چکیده
در این تحقیق، اثر سه تیمار کنسانتره پروتئین آب پنیر (WPC) ( در 5 سطح 7/0، 125/1، 75/1، 375/2 و 8/2 درصد) و کازئینات سدیم (SC) (در 5 سطح /0، 125/1، 75/1، 375/2 و 8/2 درصد) بعنوان جایگزین تخم مرغ و کربوکسی متیل سلولز (CMC) ( در5 سطح 066/0، 1/0، 15/0، 2/0 و 234/0 درصد) به عنوان پایدارکننده بر ویژگی های رئولوژیکی نوسانی و حسی سس سالاد بررسی شد. نتایج رئومتری در قالب طرح مرکب مرکزی ...
بیشتر
در این تحقیق، اثر سه تیمار کنسانتره پروتئین آب پنیر (WPC) ( در 5 سطح 7/0، 125/1، 75/1، 375/2 و 8/2 درصد) و کازئینات سدیم (SC) (در 5 سطح /0، 125/1، 75/1، 375/2 و 8/2 درصد) بعنوان جایگزین تخم مرغ و کربوکسی متیل سلولز (CMC) ( در5 سطح 066/0، 1/0، 15/0، 2/0 و 234/0 درصد) به عنوان پایدارکننده بر ویژگی های رئولوژیکی نوسانی و حسی سس سالاد بررسی شد. نتایج رئومتری در قالب طرح مرکب مرکزی (CCD) بررسی و به روش سطح پاسخ (RSM) مدل سازی و تجزیه شد. نتایج آنالیز واریانس نشان دادکه مقادیر P در سطح 95% برای مدل ها معنی دار و برای فاکتور عدم برازش غیر معنی دار بود. بنابراین کفایت مدل ها برای برازش داده ها قابل قبول بود. با توجه به نتایج بدست آمده، نقطه بهینه غلظت متغیرهای مستقل برای تولید سس سالاد با بالاترین ویژگی های رئولوژیکی،بصورت 27/2% WPC، 27/2% SC و 23/0% CMC به دست آمد. هم چنین ارزیابی حسی با شش تیمار حاصل از پیش آزمونها (صورت پذیرفته روی ویژگی های فیزیکو-شیمیایی و پایداری سس سالاد) و در مقایسه با نمونه شاهد تهیه شده با تخم مرغ، انجام شد. نتایج مقبولیت کلی نمونه ها حاکی از آن بود که بین نمونه شاهد تهیه شده با تخم مرغ و نمونه های بهینه تهیه شده با جایگزین ها تفاوت معنی داری وجود ندارد. بنابراین پروتئین های شیر میتوانند بعنوان جایگزین مناسبی برای تخم مرغ در تهیه سس سالاد مورد استفاده قرار گیرد.
مینا اکبریان؛ بابک قنبرزاده؛ جلال دهقان نیا؛ محمود صوتی خیابانی
چکیده
در این مطالعه، ابتدا بهینه سازی ترکیب محلول اسمزی (حاوی فروکتوز، کلرید کلسیم و اسید سیتریک) در فرآیند آبگیری اسمزی میوۀ به، بر اساس حداکثر آبگیری5 (WL) و توسط روش سطح پاسخ (RSM)6 و طرح مرکب مرکزی با 18 تیمار و سه تکرار ، بررسی شد. نتایج نشان داد که تاثیر فروکتوز و کلرید کلسیم بصورت خطی و درجه دو بر میزان آبگیری معنی دار است ولی تاثیر اسید سیتریک ...
بیشتر
در این مطالعه، ابتدا بهینه سازی ترکیب محلول اسمزی (حاوی فروکتوز، کلرید کلسیم و اسید سیتریک) در فرآیند آبگیری اسمزی میوۀ به، بر اساس حداکثر آبگیری5 (WL) و توسط روش سطح پاسخ (RSM)6 و طرح مرکب مرکزی با 18 تیمار و سه تکرار ، بررسی شد. نتایج نشان داد که تاثیر فروکتوز و کلرید کلسیم بصورت خطی و درجه دو بر میزان آبگیری معنی دار است ولی تاثیر اسید سیتریک در محدوده غلظت انتخاب شده معنی دار نیست. توسط مدل آماری، محلول اسمزی شامل 68/47% فروکتوز، 99/3% کلرید کلسیم و49/3% (W/V%) اسیدسیتریک به عنوان بهترین محلول اسمزی انتخاب شد. سپس نمونه های اسمز شده برای خشک کردن تکمیلی در دستگاه خشک کن با هوای داغ قرار گرفتند و تأثیر پیش تیمار های پوشش دهی با محلول پکتین-کربوکسی متیل سلولز- اسید اسکوربیک و فرایند اسمز توسط محلول اسمزی بهینه بر ویژگی های کیفی میوه "به" رنگ و بافت مورد بررسی گرفتند. آزمون بافت سنجی فشاری نمونه های با پیش تیمارهای مختلف (شاهد، پوششدار، بدون پوشش-آبگیری اسمزی شده و پوششدار-آبگیری اسمز شده) نشان دادکه تیمار اسمزی و پوشش دهی، سفتی بافت را کاهش می دهند که به اثرات نرم کنندگی مواد با وزن مولکولی پایین موجود در محلول اسمز و بافت میوه نسبت داده شد. پوشش دهی و استفاده از آبگیری اسمزی موجب کاهش تغییر رنگ کلی گردید که به کاهش تماس اکسیژن، ویژگی احیاکنندگی اسیداسکوربیک و ویژگی کمپلکس کنندگی و کاهش دهندگی pH اسید سیتریک، نسبت داده شد.
ساجده بهرانی؛ بابک قنبرزاده؛ حامد همیشه کار؛ محمود صوتی خیابانی
چکیده
یکی از کاربردهای نانو فناوری در زمینه علوم غذایی و دارویی، درون پوشانی (انکپسولاسیون) ترکیبات زیست فعال و تولید سیستم های نانوحامل به منظور غنی سازی و تولید مواد غذایی فراسودمند می باشد. نانوحامل ها با استفاده از بیوپلیمرها (پروتئین ها و پلی ساکارید ها) و یا ترکیبات بر پایه لیپید تولید می شوند. در این تحقیق، تولید و ویژگی های نانوکمپلکس ...
بیشتر
یکی از کاربردهای نانو فناوری در زمینه علوم غذایی و دارویی، درون پوشانی (انکپسولاسیون) ترکیبات زیست فعال و تولید سیستم های نانوحامل به منظور غنی سازی و تولید مواد غذایی فراسودمند می باشد. نانوحامل ها با استفاده از بیوپلیمرها (پروتئین ها و پلی ساکارید ها) و یا ترکیبات بر پایه لیپید تولید می شوند. در این تحقیق، تولید و ویژگی های نانوکمپلکس های پکتین ـ کازئین به عنوان یک نانوحامل بالقوه توسط آزمون های طیف سنجی فرو سرخ (FTIR) و اندازه گیری اندازه و توزیع ذرات بررسی شد. نتایج FTIR، ایجاد برهمکنش های الکتروستاتیک بین پکتین و کازئین را نشان داد. تصاویر مربوط به میکروسکوپ الکترونی گذاره(TEM) و نتایج پتانسیل زتا و اندازه ذرات تشکیل دیسپرسیون پایدار با حداقل اندازه 86 نانومتر را در 1/4 = pH، کازئین 1% و پکتین 45/0 % نشان دادند. محلول های نانوکمپلکس در تمامی غلظت ها و در آهنگ برشی ثابت، در مقایسه با محلول های خالص پکتین و کازئینات سدیم دارای تنش برشی و ویسکوزیته بالاتری بودند و رفتار رئولوژیکی محلول های بیوپلیمری از حالت نیوتنی در محلولهای خالص به سمت رفتار غیرنیوتنی روان شونده با برش (سودوپلاستیک) در برخی نمونه های کمپلکس حاوی کازئین و پکتین تغییر کرد.
لیلا ابوالقاسمی فخری؛ بابک قنبرزاده؛ جلال دهقان نیا؛ علی اکبر انتظامی
چکیده
ویژگی آب دوستی بالا، یکی از مهمترین مشکلات پلاستیک های بسته بندی بر پایۀ بیوپلیمرهاست و ترکیب آن ها با پلیمرهای سنتزی سازگار با آن ها و استفاده از نانوذراتی مانند نانورس به عنوان پرکننده، روشهای بهبود دهنده ای هستند که در سال های اخیر مورد توجه گسترده ای قرار گرفته اند. یکی از ارزان ترین بیوپلیمرها که کاربرد گسترده ای در صنعت دارد، ...
بیشتر
ویژگی آب دوستی بالا، یکی از مهمترین مشکلات پلاستیک های بسته بندی بر پایۀ بیوپلیمرهاست و ترکیب آن ها با پلیمرهای سنتزی سازگار با آن ها و استفاده از نانوذراتی مانند نانورس به عنوان پرکننده، روشهای بهبود دهنده ای هستند که در سال های اخیر مورد توجه گسترده ای قرار گرفته اند. یکی از ارزان ترین بیوپلیمرها که کاربرد گسترده ای در صنعت دارد، کربوکسی متیل سلولز (CMC) است و پلیمر سنتزی پلی وینیل الکل (PVA) به علت داشتن ماهیت قطبی، سازگاری خوبی با بیوپلیمرها نشان می دهد. در این پژوهش فیلم نانوکامپوزیت کربوکسی متیل سلولز (CMC)- پلی وینیل الکل (PVA) حاوی مقادیر 3 تا 10 درصد نانورس مونت موریلونیت (MMT) با استفاده از روش قالب گیری تولید شدند. بررسی ساختار فیلم های نانوکامپوزیت با استفاده از آزمون پراش اشعۀ X (XRD) حاکی از ساختار لایه لایه5 فیلم ها در تمام غلظت های نانورس بود. نانوکامپوزیت های حاوی 10% نانورس، 06/29 درصد کاهش در نفوذپذیری نسبت به بخار آب را نسبت به فیلم آلیاژی نشان دادند. کمترین ویژگی آب دوستی سطحی در فیلم های حاوی 10 درصد نانوذره با زاویۀ تماس اولیه برابر با 1/65 درجه مشاهده شد. نتایج کالریمتری روبشی افتراقی (DSC) نیز افزایش Tg6 فیلم حاوی 3 درصد نانورس را در مقایسه با فیلم فاقد MMT نشان داد و در مقادیر بیشتر نانوذره (5، 7 و 10 درصد) پدیده انتقال شیشه ای در فیلم ها مشاهده نشد.
اعظم سراجی؛ بابک قنبرزاده؛ محمود صوتی خیابانی؛ سارا موحد
چکیده
در این مطالعه، اثر استفاده از پوشش خوراکی و آبگیری اسمزی، به عنوان پیش تیماری قبل از فرآیند خشککردن کدو سبز، مورد بررسی قرار گرفت. کدوها بعد از حلقه شدن، با محلول 1 درصد کربوکسی متیل سلولز (CMC) و 1/0 درصد اسید اسکوربیک پوشش داده شده و سپس تحت فرآیند آبگیری اسمزی قرار گرفتند (نسبت نمونه به محلول 1 به 10 بود). محلول اسمزی شامل ساکارز با غلظت ...
بیشتر
در این مطالعه، اثر استفاده از پوشش خوراکی و آبگیری اسمزی، به عنوان پیش تیماری قبل از فرآیند خشککردن کدو سبز، مورد بررسی قرار گرفت. کدوها بعد از حلقه شدن، با محلول 1 درصد کربوکسی متیل سلولز (CMC) و 1/0 درصد اسید اسکوربیک پوشش داده شده و سپس تحت فرآیند آبگیری اسمزی قرار گرفتند (نسبت نمونه به محلول 1 به 10 بود). محلول اسمزی شامل ساکارز با غلظت 45 درصد، نمک با غلظت 25 درصد و اسید سیتریک با غلظت 1 درصد (w/w) به عنوان بهترین محلول اسمزی انتخاب شد. سپس نمونه های اسمز شده تحت خشککردن تکمیلی توسط آون (دمای 80 درجه سانتیگراد و زمان 3 ساعت) قرار گرفتند. تأثیر پوشش دادن برمیزان آب از دست داده (WL) و جذب مواد جامد محلول (SG)، مدت زمان غوطهوری بهینه، میزان جذب نمک، ساکارز و اسید سیتریک، رنگ و مقبولیت حسی نمونه ها ارزیابی شدند. نتایج نشان دادند که پوشش بر پایه CMC باعث کاهش میزان مواد جامد محلول جذب شده بدون اثر کاهش دهنده بر میزان آبگیری گردید که به نوبه خود زمان خشک شدن نهایی توسط آون را کاهش داد. هم چنین نمونههای پوشش داده شده و آبگیری شده روش اسمز در مقایسه با نمونههای شاهد (تیمار نشده) از لحاظ رنگ و مقبولیت حسی کیفیت بالاتری داشتند.
شهرام محمدی؛ بابک قنبرزاده؛ محمود صوتی خیابانی؛ شیوا قیاسی فر؛ سید حسین جلالی
چکیده
در طی دوره نگهداری تخم مرغ، بهدلیل خروج دی اکسیدکربن و بخار آب از طریق منافذ موجود در پوسته، تغییرات نامطلوبی در آن ایجاد میگردد. یکی از روشهای عملی برای کاهش و جلوگیری از این تغییرات، پوششدهی تخممرغ با استفاده از پوششهای پلیمری میباشد. در این مطالعه، محلولهای پوششدهنده بر پایه کربوکسی متیل سلولز (CMC) و گلیسرول، بهصورت ...
بیشتر
در طی دوره نگهداری تخم مرغ، بهدلیل خروج دی اکسیدکربن و بخار آب از طریق منافذ موجود در پوسته، تغییرات نامطلوبی در آن ایجاد میگردد. یکی از روشهای عملی برای کاهش و جلوگیری از این تغییرات، پوششدهی تخممرغ با استفاده از پوششهای پلیمری میباشد. در این مطالعه، محلولهای پوششدهنده بر پایه کربوکسی متیل سلولز (CMC) و گلیسرول، بهصورت ساده و یا حاوی اسید اولئیک (1 و 2 درصد حجمی-حجمی) و مواد ضد میکروبی (شامل ناتامایسین، بوتیل هیدروکسی آنیزول و سوربات پتاسیم)، تهیه گردید و تاثیر آنها بر ویژگیهای فیزیکوشیمیایی تخممرغ تازه (شامل درصد کاهش وزن، تغییراتpH ، اندیس ها و اندیس زرده) در طول 5 هفته نگهداری در دمای 25 درجه سانتیگراد، مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که پوششدهی با بیوپلیمر CMC، تاثیر شایانی بر حفظ کیفیت تخممرغ داشته و ماندگاری را حدود یک تا سه هفته، بسته به نوع پوشش، افزایش می دهد. همچنین بررسی نتایج نشان داد که افزودن اسید اولئیک به محلول پوششدهنده بر پایه CMC، تاثیر معنیدار مثبتی (05/0P
بابک قنبرزاده؛ علی اکبر انتظامی
چکیده
فیلم های بر پایۀ نشاسته خالص دارای معایب متعددی ازجمله ویژگی های مکانیکی ضعیف و بازدارندگی کم در برابر رطوبت می باشندکه استفاده از آنها را در بسته بندی موادغذایی محدود می سازد. در این پژوهش، به منظور بهبود ویژگی های فیلم نشاسته نرم شده1 (PS)، از پلی وینیل الکل(PVOH) به عنوان یک پلیمر سازگار با نشاسته و نانورس مونتموریلونیت2(MMT) به ...
بیشتر
فیلم های بر پایۀ نشاسته خالص دارای معایب متعددی ازجمله ویژگی های مکانیکی ضعیف و بازدارندگی کم در برابر رطوبت می باشندکه استفاده از آنها را در بسته بندی موادغذایی محدود می سازد. در این پژوهش، به منظور بهبود ویژگی های فیلم نشاسته نرم شده1 (PS)، از پلی وینیل الکل(PVOH) به عنوان یک پلیمر سازگار با نشاسته و نانورس مونتموریلونیت2(MMT) به عنوان یک نانو پرکننده استفاده شد و نانوکامپوزیتهای نشاسته / پلی وینیل الکل / مونت موریلونیت (PS/PVOH/MMT) با مقادیرمختلف MMT (1،3، 5 و 7 درصد) تولید شد. نتایج آزمون پراش پرتو ایکس (XRD)3 نشان داد که ساختار فیلم های بیونانوکامپوزیت از نوع ساختار با جدایش کامل4 (اکسفولیتد) بوده و تشکیل این ساختار، پخش همگن دو فاز ماتریس و پرکننده را در هم نشان می دهد. نتایج آزمون گرماسنجی روبشی افتراقی5 ((DSC نشان دادکه افزودن MMT و افزایش غلظت آن، باعث افزایش دمای ذوب و دمای انتقال شیشه ای (Tg) فیلم های بر پایه نشاسته به ترتیب از C°242 تا C°262 و از C°148تا C°188 می شود. نتایج آزمون مکانیکی و بازدارندگی نشان داد که افزودن PVOH و MMT باعث افزایش استحکام کششی نهایی (UTS) و کاهش نفوذپذیری نسبت به بخار آب (WVP) و حلالیت فیلم های بر پایه نشاسته می شود.
یونس زاهدی دیزج یکان؛ ناصر صداقت؛ بابک قنبرزاده
چکیده
فیلم خوراکی مرکب با استفاده از پروتئین گلوبولین پسته و اسید چرب پالمیتیک (2، 4 و 6 درصد وزنی پروتئین) و با افزودن امولسیفایر و هوموژنیزاسیون تهیه شد تا نفوذپذیری به بخار آب و حلالیت در آب فیلم پروتئینی را کاهش دهند. افزودن اسید چرب باعث شد نفوذپذیری به بخار آب به مقدار زیادی کاهش یابد (37 تا 40 درصد). غلظت اسید چرب اختلاف معنی داری (05/0P>) در ...
بیشتر
فیلم خوراکی مرکب با استفاده از پروتئین گلوبولین پسته و اسید چرب پالمیتیک (2، 4 و 6 درصد وزنی پروتئین) و با افزودن امولسیفایر و هوموژنیزاسیون تهیه شد تا نفوذپذیری به بخار آب و حلالیت در آب فیلم پروتئینی را کاهش دهند. افزودن اسید چرب باعث شد نفوذپذیری به بخار آب به مقدار زیادی کاهش یابد (37 تا 40 درصد). غلظت اسید چرب اختلاف معنی داری (05/0P>) در نفوذپذیری به بخار آب فیلمهای امولسیونی ایجاد نکرد. حلالیت در آب فیلم پروتئینی 8/44 درصد بود و به مقدار کمیکاهش یافت. نفوذپذیری به اکسیژن فیلمهای امولسیونی کمتر از فیلم پروتئینی بوده ولی اختلاف معنی داری (05/0P>) در نفوذپذیری به اکسیژن فیلمها وجود نداشت. مقاومت به کشش و ازدیاد طول فیلمها توسط اسید چرب تضعیف گردید. اضافه کردن اسید چرب منجر به تولید فیلمهای مات شده و کدورت فیلمها به عنوان تابعی از غلظت اسید چرب افزایش یافت. کالریمتری روبشی افتراقی نشان داد دمای انتقال شیشه ای فیلم پروتئین گلوبولین پسته °C19/127 بود و افزودن اسید پالمیتیک تأثیری روی آن نداشت.
واژههای کلیدی: پروتئین گلوبولین پسته، اسید پالمیتیک، نفوذپذیری، ویژگیهای مکانیکی و حرارتی