لیلا منجذب مرودشتی؛ مسعود یاورمنش؛ آرش کوچکی
چکیده
فیلم زیستتخریبپذیر ترکیبی با استفاده از پلیوینیل الکل- صمغ قدومه شیرازی با نسبت 60 به 40 با افزودن شش غلظت مختلف گلیسرول (%70-20) به روش قالبگیری ساخته شد. ویژگیهای فیلم شامل ضخامت، دانسیته، میزان رطوبت، جذب رطوبت، حلالیت در آب، زاویه تماس قطره آب، رنگ، نرخ عبور بخار آب و خواص مکانیکی آنها مورداندازهگیری قرار گرفت. درضمن از آزمونهای ...
بیشتر
فیلم زیستتخریبپذیر ترکیبی با استفاده از پلیوینیل الکل- صمغ قدومه شیرازی با نسبت 60 به 40 با افزودن شش غلظت مختلف گلیسرول (%70-20) به روش قالبگیری ساخته شد. ویژگیهای فیلم شامل ضخامت، دانسیته، میزان رطوبت، جذب رطوبت، حلالیت در آب، زاویه تماس قطره آب، رنگ، نرخ عبور بخار آب و خواص مکانیکی آنها مورداندازهگیری قرار گرفت. درضمن از آزمونهای طیفسنج مادونقرمز و میکروسکوپ الکترونی نیز برای بررسی برهمکنشهای شیمیایی و ویژگیهای ریزساختار فیلمها استفاده شد. افزایش غلظت گلیسرول بهطور معنیداری (05/0 >P) باعث افزایش ضخامت، میزان رطوبت، جذب رطوبت، حلالیت در آب، دانسیته، شفافیت، کاهش زاویه تماس، نفوذپذیری به بخار آب و کدورت گردید. افزایش غلظت گلیسرول بر پارامترهای رنگ نیز اثر گذاشت، بهطوریکه میزان روشنایی و زردی فیلم را بهترتیب از 90 به 4/94 و از 5/0 به 3/1 افزایش و میزان قرمزی را از 9/0 به 5/0 کاهش داد. بهطورکلی فاکتورهای رنگی شامل اندیس سفیدی، اندیس زردی و میزان اشباعیت رنگ افزایش و اختلاف رنگ نمونهها با پلیت سفید کاهش یافت. آزمون مکانیکی فیلمها نشان داد که مقاومت کششی از 6/64 به 2/13 و مدول یانگ نیز از 892 به 85/156 مگاپاسکال کاهش و درصد کشیدگی از 1/2 به 47/15 درصد افزایش یافت. افزایش غلظت گلیسرول، نفوذپذیری به بخار آب را تا بیش از 7/4 برابر افزایش داد. با افزایش غلظت گلیسرول تغییر اندکی در ساختار فیلمها مشاهده شد. فیلمها با نسبت بالاتر گلیسرول تصاویر ریزساختار با سطوح یکنواخت و بدون منفذی را نشان دادند.
محمد رضا عدالتیان دوم؛ مسعود یاورمنش؛ فریبا قیامتی یزدی؛ مرتضی خمیری؛ ندا نیری
چکیده
فعالیت بازدارندگی 51 جدایه باکتری اسیدلاکتیک بدست آمده از شیر گوسفند، ماست گوسفندی و کره محلی مسکه در مقابل میکروارگانیسمهای شاخص بیماریزا شامل: استافیلوکوکوس اورئوس، اشرشیا کلی، لیستریا اینوکوا و غیربیماریزا از جمله: لاکتوباسیلوس پلانتاروم، لاکتوباسیلوس ساکی، لاکتوکوکوس لاکتیس زیرگونه لاکتیس و لاکتوکوکوس لاکتیس زیرگونه ...
بیشتر
فعالیت بازدارندگی 51 جدایه باکتری اسیدلاکتیک بدست آمده از شیر گوسفند، ماست گوسفندی و کره محلی مسکه در مقابل میکروارگانیسمهای شاخص بیماریزا شامل: استافیلوکوکوس اورئوس، اشرشیا کلی، لیستریا اینوکوا و غیربیماریزا از جمله: لاکتوباسیلوس پلانتاروم، لاکتوباسیلوس ساکی، لاکتوکوکوس لاکتیس زیرگونه لاکتیس و لاکتوکوکوس لاکتیس زیرگونه کرموریس مورد ارزیابی و بررسی قرار گرفت. از میان 51 ایزوله باکتری اسید لاکتیک، 44 ایزوله در روش نقطهگذاری در برابر حداقل یکی از باکتریهای شاخص، خاصیت بازدارندگی از خود نشان دادند. درحالیکه در روش نفوذ در چاهک، این تعداد به 39 ایزوله کاهش یافت. در این مرحله، 8 ایزوله که شامل گونههای استرپتوکوکوس ترموفیلوس (1 ایزوله)، انتروکوکوس فاسیوم (1 ایزوله)، انتروکوکوس دورانس (1 ایزوله) و آئروکوکوس ویریدنس (5 ایزوله) بودند، بیشترین اثر آنتاگونیستی را بر باکتری شاخص لیستریا اینوکووا نشان دادند. از این بین، فعالیت ضدمیکروبی سوپرناتانت یک ایزوله آئروکوکوس ویریدانس دارای بالاترین مقاومت حرارتی بود. همچنین دو ایزوله آئروکوکوس ویریدانس، فعالیت ضدمیکروبی خود را در pH خنثی حفظ کرده بودند. فقط فعالیت ضدمیکروبی سوپرناتانت دو ایزوله شامل انتروکوکوس فاسیوم و آئروکوکوس ویریدنس، تحت تاثیر آنزیم پروتیئناز K قرار نگرفت. تمام این خصوصیات فیزیکوشیمیایی جالب، اجازه میدهد که عصاره فاقد سلول (سوپرناتانت) برخی از ایزولههای مذکور، بهعنوان نگهدارنده بیولوژیکی در مواد غذایی در نظر گرفته شود.
نسیم پورابراهیم؛ مسعود یاورمنش
چکیده
هدف از این پژوهش، بررسی رابطه احتمالی بین حضور کپک آسپرژیلوس و ژنهای مولد آفلاتوکسین با شمارش کپک و مخمر، شمارش کلی میکرارگانیسمهای مزوفیل و درصد رطوبت در پسته خام بود. بدینمنظور نمونهبرداری از مناطق مختلف کشت پسته درشهرستانهای گناباد و فیضآباد انجام شد. در این تحقیق، 30 جدایه قارچی متعلق به جنس آسپرژیلوس شناسایی و به کمک ...
بیشتر
هدف از این پژوهش، بررسی رابطه احتمالی بین حضور کپک آسپرژیلوس و ژنهای مولد آفلاتوکسین با شمارش کپک و مخمر، شمارش کلی میکرارگانیسمهای مزوفیل و درصد رطوبت در پسته خام بود. بدینمنظور نمونهبرداری از مناطق مختلف کشت پسته درشهرستانهای گناباد و فیضآباد انجام شد. در این تحقیق، 30 جدایه قارچی متعلق به جنس آسپرژیلوس شناسایی و به کمک روشهای مبتنی برکشت و با استفاده از محیط کشت پوتیتو دکستروز آگار خالصسازی شدند. شناسایی جنس آسپرژیلوس با استفاده از واکنش زنجیرهای پلیمراز توسط جفت آغازگر اختصاصی Asp1/Asp2 جهت تکثیر ناحیه 18S rRNA انجام گردید. همچنین ردیابی ژنهای دخیل در مسیر تولید آفلاتوکسین توسط 3 جفت آغازگر APA-450/APA-1482،ver1/ver2 و OMT-208/OMT-1232 صورت گرفت. از میان 30 جدایه قارچی، 12 نمونه حاوی ژن omtA و 4 نمونه حاوی ژن ver1 بودند. در هیچیک از جدایههای قارچی ژن تنظیمی aflR مشاهده نشد. نتایج بدست آمده نشان داد که هرچند بعضی از جدایهها یک یا دو ژن ساختاری دخیل در مسیر بیوسنتز آفلاتوکسین را دارند ولی با توجه به عدم حضور ژن تنظیمی aflR، بصورت بالقوه قادر به تولید آفلاتوکسین نمیباشند. جهت بررسی رابطه احتمالی بین حضور کپک آسپرژیلوس و ژنهای مولد آفلاتوکسین در پسته، ضریب همبستگی محاسبه گردید. نتایج بررسیهای آماری نشان داد که همبستگی بالایی بین حضور کپک آسپرژیلوس و ژنهای ver1 و omtA بر اساس دامنه رطوبت وجود دارد (05/0p
علی محمدی ثانی؛ مریم اعظمی؛ مسعود یاورمنش
چکیده
ترکیبات مشتقشده از گیاهان قرنها است که بهدلیل داشتن فعالیت ضدمیکروبی استفادههای دارویی داشتهاند. در این تحقیق اثر ضدباکتریایی گیاه دارویی رازک (Humulus lupulus) که جایگاه مهمی در بین داروهای سنتی ایران دارد، روی تعدادی از پاتوژنهای غذایی موردارزیابی قرار گرفت. بدین منظور مقایسه اثر ضدمیکروبی عصاره آبی رازک و هومولون رازک روی ...
بیشتر
ترکیبات مشتقشده از گیاهان قرنها است که بهدلیل داشتن فعالیت ضدمیکروبی استفادههای دارویی داشتهاند. در این تحقیق اثر ضدباکتریایی گیاه دارویی رازک (Humulus lupulus) که جایگاه مهمی در بین داروهای سنتی ایران دارد، روی تعدادی از پاتوژنهای غذایی موردارزیابی قرار گرفت. بدین منظور مقایسه اثر ضدمیکروبی عصاره آبی رازک و هومولون رازک روی استافیلوکوکوس اورئوس (PTCC1431)، لیستریا مونوسیتوژنز PTCC1298))، انتروباکتر آئروژنز PTCC1221)) و سالمونلا انتریکا (PTCC1298) بهروش دیسک دیفیوژن و براث میکرودیلوشن انجام گرفت. نتایج نشان داد که باکتریهای گرم مثبت به هر دو نوع عصاره نسبت به باکتریهای گرم منفی حساستر بودند. حداقل غلظت مهارکنندگی هومولون و عصاره آبی رازک روی استافیلوکوکوس اورئوس بهترتیب 039/0 و 625/0 mg/ml بود. بیشترین اثر مهارکنندگی رشد در روش دیسک دیفیوژن روی استافیلوکوکوس اورئوس مشاهده گردید (قطر هاله مهاری 17 میلیمتر). همچنین مشاهده شد که هومولون رازک در هر دو روش اثر ضدباکتریایی قویتری نسبت به عصاره آبی رازک داشت. لذا عصارههای رازک بهواسطه اثر ضدباکتریایی، میتوانند در ترکیبات دارویی یا نگهدارندههای غذایی مورداستفاده قرار گیرند.
محمود صادقی؛ مسعود یاورمنش؛ مصطفی شهیدی نوقابی
چکیده
در میان مواد غذایی که میتواند بهصورت بالقوه ناقل ویروسهای بیماریزا باشد، شیر خام قرار دارد. بر همین اساس نحوه قرارگیری ویروسهای بیماریزا در شیرخام بهشدت وابسته به حضور ترکیبات شیر بوده و دستیابی به هرگونه روش جهت استخراج و بازیافت ویروسها و ژنوم آنها از شیر خام وابسته به شناسایی رفتار دقیق این ترکیبات در برابر ویروسها ...
بیشتر
در میان مواد غذایی که میتواند بهصورت بالقوه ناقل ویروسهای بیماریزا باشد، شیر خام قرار دارد. بر همین اساس نحوه قرارگیری ویروسهای بیماریزا در شیرخام بهشدت وابسته به حضور ترکیبات شیر بوده و دستیابی به هرگونه روش جهت استخراج و بازیافت ویروسها و ژنوم آنها از شیر خام وابسته به شناسایی رفتار دقیق این ترکیبات در برابر ویروسها میباشد. از روشهای قابلاستفاده در تخمین و پیشبینی بازیافت ویروس میتوان از شبکه عصبی مصنوعی یا استنتاج فازی-عصبی تطابقی (ANFIS) نام برد. در این تحقیق مدلسازیهای جعبه سیاه بهنام مدلسازی شبکههای عصبی مصنوعی بههمراه استنتاج فازی-عصبی تطابقی (ANFIS) بهمنظور پیشبینی اثر اجزاء موجود در شیر خام بر بازیافت و استخراج ژنوم ویروسی بهکار گرفته شده است. همچنین درصد دادههای مورداستفاده برای تربیت، ارزیابی و آزمون شبکه عصبی، تعداد لایههای پنهان، تعداد نرون، نوع تابع انتقال و نوع قانون یادگیری و دیگر پارامترهای مؤثر بر شبکه بهعنوان متغیرهای شبکه در نظر گرفته شد. درنهایت براساس دادههای حاصل از مدلسازی، شبکهای با کمترین خطا و بالاترین ضریب همبستگی انتخاب و گزارش گردید. براساس این تحقیق در شبکه عصبی مصنوعی مدل تلقیحشده با تابع انتقال سیگموئید خطی و الگوریتم یادگیری لونبرگ با ضریب هبستگی 919/0r= و مدل (تلقیحنشده –تلقیحشده) با تابع انتقال سیگموئید خطی و الگوریتم یادگیری لونبرگ با ضریب همبستگی 956/0 r= انتخاب شد. همچنین در استنتاج فازی-عصبی تطابقی (ANFIS) تابع عضویت گاوسی و مدل فازی TSK برای هر دو مدل تلقیحشده و (تلقیحنشده-تلقیحشده) انتخاب وسپس در مدل تلقیحشده تابع انتقال تانژانت هایپربولیک اکسون خطی و قاعده یادگیری مومنتوم با 879/0 r= و در مدل (تلقیحنشده- تلقیحشده) تابع انتقال اکسون خطی و الگوریتم یادگیری Step با 889/0 r= بهعنوان بهترین مدل برای پیشبینی بازیافت و استخراج ژنوم ویروس معرفی شد.
احمد احتیاطی؛ فخری شهیدی؛ محبت محبی؛ مسعود یاورمنش
چکیده
کنسانتره پروتین آبپنیر (WPC) در چهار سطح، جانشین پودر شیر پسچرخ (SMP) در تولید شیر بازسازیشده گردید و از دو آغازگر راپی و یک آغازگر غیرراپی برای تولید دوغ استفاده شد. با افزایش مقدار WPC مقدار تنش تسلیم دوغ افزایش یافت. همچنین ویسکوزیته، شاخص قوام و اندازه ذرات کلوئیدی دوغ نیز افزایش یافت و رفتار شلشوندگی با برش تشدید شد. با افزایش ...
بیشتر
کنسانتره پروتین آبپنیر (WPC) در چهار سطح، جانشین پودر شیر پسچرخ (SMP) در تولید شیر بازسازیشده گردید و از دو آغازگر راپی و یک آغازگر غیرراپی برای تولید دوغ استفاده شد. با افزایش مقدار WPC مقدار تنش تسلیم دوغ افزایش یافت. همچنین ویسکوزیته، شاخص قوام و اندازه ذرات کلوئیدی دوغ نیز افزایش یافت و رفتار شلشوندگی با برش تشدید شد. با افزایش مقدار WPC، دو فاز شدن دوغ کاهش یافت که این پدیده احتمالاً ناشی از تشکیل نوعی شبکه سهبعدی در دوغ و جلوگیری از تهنشین شدن ذرات کلوئیدی آن است که منجر به کاهش دو فاز شدن تا 32 درصد در بالاترین مقدار WPC مورداستفاده گردید. نوع آغازگر مورداستفاده تأثیری بر پایداری دوغ در شرایط آزمایش نداشت. همچنین اثر همزمان نوع آغازگر در حضور WPC بر هیچیک از ویژگیهای که موردارزیابی قرار گرفت، مشاهده نشد. افزودن WPC به شیر، بهبود ویژگیهای فیزیکی و افزایش پایداری دوغ را به همراه دارد، اما استفاده از خواص آغازگرهای تولیدکننده EPS جهت بهبود ویژگیهای فیزیکی دوغ، مستلزم بررسیهای بیشتری در این زمینه است.
محمد رضا عدالتیان دوم؛ محمدباقر حبیبی نجفی؛ سید علی مرتضوی؛ مجید هاشمی؛ مسعود یاورمنش
چکیده
در این پژوهش، نمونههای تازه(یک روزه) و رسیده (90 روزه) پنیر کوزه ، یکی از پنیرهای حاصل از شیرخام، جهت شناسایی فلورلاکتیکی، مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفتند. در مرحله نخست به منظور جداسازی جنسهای مختلف باکتریهای اسیدلاکتیک از محیطهای کشت اختصاصی و انتخابی که شامل MRS برای جنس لاکتوباسیلوس و پدیوکوکوس، M17 برای لاکتوکوکوس، MRS+vancomycin ...
بیشتر
در این پژوهش، نمونههای تازه(یک روزه) و رسیده (90 روزه) پنیر کوزه ، یکی از پنیرهای حاصل از شیرخام، جهت شناسایی فلورلاکتیکی، مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفتند. در مرحله نخست به منظور جداسازی جنسهای مختلف باکتریهای اسیدلاکتیک از محیطهای کشت اختصاصی و انتخابی که شامل MRS برای جنس لاکتوباسیلوس و پدیوکوکوس، M17 برای لاکتوکوکوس، MRS+vancomycin برای لویکونوستوک و KAA برای انتروکوکوس بودند، استفاده گردید. در مجموع تعداد 48 کلنی خالص سازی شده، انتخاب و با انجام تستهای تاییدی و آزمونهای بیوشیمیایی و فنوتیپیک تا حد جنس شناسایی شدند. جنسهای لاکتوباسیلوس (33/33 درصد)، لاکتوکوکوس(5/12 درصد)، پدیوکوکوس (08/2 درصد)، انتروکوکوس (91/47 درصد) و آئروکوکوس (16/4 درصد) به عنوان فراوان ترین جنس ها در نمونههای پنیر تازه و رسیده (90 روزه) تایید گردیدند. در مرحله بعد برای شناسایی جدایههای مذکور تا مرحله گونه، از تخمیر کربوهیدرات ها با استفاده از کیتهای API 50 CH وAPI 20 STREP استفاده گردید. در نهایت جنس و گونههای Lactobacillus plantarum،Lb.brevis ،lindneri Lb. ، Lb. helveticus ، Lb. pentosus ، Lb.fermentum ؛Lb. delbrueckii ssp. delbrueckii ، Lactococcus lactis ssp. lactis؛ Enterococcus faecium ، Ent. faecalis ، avium Ent. ، Ent. durans ؛ viridans Aerococcus شناسایی شدند. تغییرات فلورلاکتیکی در دوره رسیدگی و نگهداری به گونهای بود که در مرحله پنیر تازه، جنسهای لاکتوکوکوس و لاکتوباسیلوس غالب بوده، در حالی که در مرحله پنیر رسیده جنس انتروکوکوس جایگزین شده وفلور غالب را تشکیل میدادند.گونههای غالب به ترتیب فراوانی در پنیرتازه عبارت بودند از: Lac. lactis ssp. lactis (44/44 درصد) و Lb. plantarum (22/22 درصد) و در مرحله پنیر رسیده گونههای Ent. Faecium (58/43 درصد)، Lb.brevis (82/12 درصد) و Ent .faecalis (69/7 درصد) به عنوان فراوان ترین گونه ها شناسایی شدند. شاید به توان چنین گفت که گونههای غالب شناسایی شده در دو مرحله پنیر تازه و رسیده نقش بسزایی در دوره رسیدن و تولید ترکیبات مولد عطر و آروما در اینگونه پنیرهای حاصل از شیر خام دارا هستند. لذا ضرورت شناسایی دقیق تر این گونه ها تا مراحل زیرگونه وسویه و نژاد با کمک روشهای مولکولی مبتنی بر کشت و نیز مستقل از کشت ضروری به نظر میرسد.
مسعود یاورمنش؛ سید علی مرتضوی؛ مهدی نصیری محلاتی؛ جواد بارویی
چکیده
عفونتهای ویروسی با منشاء غذایی امروزه به طور فزاینده ای بعنوان عوامل بیماری زا در انسان شناخته شده اند . ویروس هپاتیت A (HAV) یکی از مهمترین عوامل ایجاد بیماری می باشد، که شیوع آن می تواند توسط آب و مواد غذایی مختلف خصوصاً شیر صورت گیرد . دراین پژوهش جهت دستیابی به بهترین روش تشخیص ویروس هپاتیت A (HAV) در شیر با بکارگیری تکنیک الایزا، رقتهای ...
بیشتر
عفونتهای ویروسی با منشاء غذایی امروزه به طور فزاینده ای بعنوان عوامل بیماری زا در انسان شناخته شده اند . ویروس هپاتیت A (HAV) یکی از مهمترین عوامل ایجاد بیماری می باشد، که شیوع آن می تواند توسط آب و مواد غذایی مختلف خصوصاً شیر صورت گیرد . دراین پژوهش جهت دستیابی به بهترین روش تشخیص ویروس هپاتیت A (HAV) در شیر با بکارگیری تکنیک الایزا، رقتهای مختلف آنتی ژن HAV
( ml/L1، ml/L 3-10، ml/L 6-10، ml/L 9-10) به شیر فرادما افزوده شد و پس از اعمال تیمارهای مختلف برای جداسازی ویروس (آنتی ژن)، مشخص شد که ایجاد دلمة اسیدی و جداسازی آب پنیر و صاف کردن آن با کمک کاغذهای صافی واتمن و صافی های غشایی بیشترین دانسیته نوری و در نتیجه بهترین تشخیص را به همراه دارد (05/0P≤) . همچنین مشخص شد که روش مذکور فاقد حساسیت کافی در اندازه گیری کمی ویروس هپاتیت A (آنتی ژن) در شیر می باشد .
واژه های کلیدی : تشخیص،ویروس هپاتیت A (HAV) ، شیر، الایزا