مهندسی مواد غذایی
فاطمه سبزهمیدانی؛ مسعود تقی زاده؛ محمدصالح همتی حسن پور
چکیده
توسعه جانشین چربی که خصوصیات بافتی و کیفیت حسی بستنی را حفظ کند، همچنان یک چالش بزرگ در کاهش چربی بستنی است. در این پژوهش، در جهت کاهش میزان درصد چربی بستنی پرچرب به 2.5 درصد بهوسیله صمغ ریشه گیاه سریش در سطوح مختلف (0.2، 0.3، 0.4 و 0.5درصد) که بهعنوان جایگزین چربی مورد استفاده قرار گرفت و پس از تولید مخلوط بستنی مدنظر، آزمونهای فیزیکی، ...
بیشتر
توسعه جانشین چربی که خصوصیات بافتی و کیفیت حسی بستنی را حفظ کند، همچنان یک چالش بزرگ در کاهش چربی بستنی است. در این پژوهش، در جهت کاهش میزان درصد چربی بستنی پرچرب به 2.5 درصد بهوسیله صمغ ریشه گیاه سریش در سطوح مختلف (0.2، 0.3، 0.4 و 0.5درصد) که بهعنوان جایگزین چربی مورد استفاده قرار گرفت و پس از تولید مخلوط بستنی مدنظر، آزمونهای فیزیکی، رئولوژیکی و حسی بر تیمارهای ایجاد شده در مقایسه با نمونه پرچرب (10 درصد) انجام گردید. براساس نتایج حاصل، نمونههای مورد بررسی تماماً رفتار شلشونده با برش را از خود نشان دادند. در نمونه حاوی 0.2 درصد از صمغ، سرعت ذوب با افزایش (از 0.32 به 0.39) رو به رو شد، همچنین با افزایش میزان صمغ در نمونهها، دمای خروج از انجماد یک درجه سلسیوس کاهش پیدا کرد (از 4.39- به 5.39-). پذیرش کلی، pH و ماده خشک تغییر واضحی نداشتند (0.05≤P) که نشاندهنده مفید و کاربردی بودن این روش میباشد. همینطور در خصوص ویژگیهای رئولوژیکی، بیشترین میزان ضریب قوام در نمونه 0.5درصد صمغ و برابر با 2.2605، بهطور مشابه بیشترین تنش تسلیم نیز در نمونه 0.5درصد صمغ و برابر با pa 6.7076 و به همین شکل، بیشترین مقدار ویسکوزیته پلاستیک (P<0.05) و ویسکوزیته ظاهری (0.05≤P) نیز متعلق به نمونه حاوی 0.5 درصد صمغ بود. همچنین نشان داده شد که در ویژگیهای رئولوژیکی با افزایش میزان صمغ در نمونهها، میزان پارامتر مربوطه افزایش قابل توجهی داشت که در تمام این پارامترها، نمونه حاوی 0.2 درصد به شکل استثنا از نمونه شاهد میزان کمتری را نشان داد، نتایج این پژوهش نشان داد که استفاده از صمغ ریشه سریش بهعنوان جایگزین چربی برخی خصوصیات نمونههای کمچرب را پرچرب نزدیک کرده و میتواند با ارائه یک محصول سالمتر با ویژگیهای بافتی و حسی قابل قبول منجر به تولید محصولی مورد استقبال مصرفکنندگان قرار گیرد.
مهندسی مواد غذایی
محمد رضا صلاحی؛ سید محمد علی رضوی؛ محبت محبی
چکیده
در پژوهش حاضر، اثر صمغ کاپاکاراگینان (0، 0/1، 0/3، 0/5 و 0/7 درصد) بر ویژگیهای مکانیکی (آزمون فشاری تک محور)، رئولوژیکی (آزمون های برشی پایا، کرنش متغیر و فرکانس متغیر) و ظرفیت نگهداری آب ژل سرد پر شده امولسیونی مبتنی بر ایزوله پروتئین آب پنیر بررسی شد. طبق نتایج آزمون برشی پایا، تمامی نمونهها دارای رفتار تضعیف شونده با برش بودند و بر ...
بیشتر
در پژوهش حاضر، اثر صمغ کاپاکاراگینان (0، 0/1، 0/3، 0/5 و 0/7 درصد) بر ویژگیهای مکانیکی (آزمون فشاری تک محور)، رئولوژیکی (آزمون های برشی پایا، کرنش متغیر و فرکانس متغیر) و ظرفیت نگهداری آب ژل سرد پر شده امولسیونی مبتنی بر ایزوله پروتئین آب پنیر بررسی شد. طبق نتایج آزمون برشی پایا، تمامی نمونهها دارای رفتار تضعیف شونده با برش بودند و بر اساس مدل قانون توان، در حضور کاپاکاراگینان این رفتار تشدید می شد؛ و با افزایش غلظت صمغ از صفر تا 0/7 درصد، مقدار ضریب قوام از 339/9 تا 545/7 پاسکال در ثانیه افزایش می یافت. در آزمون کرنش متغیر، با افزایش درصد صمغ مقادیر مدول الاستیک و ویسکوز در ناحیه خطی و مدول در نقطۀ متقاطع افزایش یافتند و tan dLVE از 0/17 به 0/13 کاهش پیدا کرد که بیانگر افزایش استحکام ساختار شبکه ژل امولسیون بود. بر اساس آزمون فرکانس متغیر، با افزایش غلظت کاپاکاراگینان، پارامترهای 'k و "k، قدرت شبکه و گسترش شبکه بهترتیب از 5311/8 پاسکال، 939/9 پاسکال، 5380/1 پاسکال در ثانیه و 10/05 در نمونۀ ژل امولسیون شاهد تا 25080/6 پاسکال، 3574/9 پاسکال، 16097/7 پاسکال در ثانیه و 16/41 در نمونۀ حاوی 0/7 درصد کاراگینان افزایش یافتند. به طور کلی، در ژل های امولسیونی مرکب، مقادیر مدول ظاهری الاستیسیته و تنش شکست بیشتر و کرنش شکست و انرژی شکست کمتر از نمونه شاهد بود. همچنین، نتایج نشان داد که غلظت های مختلف کاپاکاراگینان اثر معنی داری بر ظرفیت نگهداری آب نمونه های ژل امولسیون نداشت. نتایج این پژوهش می تواند به دانش تولید غذاهای کاربردی جدید مبتنی بر برهمکنش پروتئین-پلی ساکارید بیفزاید.
فناوری مواد غذایی
محمد هادیان؛ مصطفی مظاهری طهرانی؛ محسن قدس روحانی
چکیده
دوغ فرآورده لبنی تخمیری است که در سطح وسیعی بهعنوان یک نوشیدنی پر طرفدار در ایران و سایر کشورهای خاورمیانه مصرف میشود. یکی از عمدهترین مشکلات در این محصول دو فاز شدن آن پس از تولید و در طی مدت زمان نگهداری میباشد؛ که این مسئله ناشی از بزرگ بودن ذرات کلوئیدی دوغ، پایین بودن pH محصول و در نهایت تجمع کازئینها است. در این پژوهش اثر ...
بیشتر
دوغ فرآورده لبنی تخمیری است که در سطح وسیعی بهعنوان یک نوشیدنی پر طرفدار در ایران و سایر کشورهای خاورمیانه مصرف میشود. یکی از عمدهترین مشکلات در این محصول دو فاز شدن آن پس از تولید و در طی مدت زمان نگهداری میباشد؛ که این مسئله ناشی از بزرگ بودن ذرات کلوئیدی دوغ، پایین بودن pH محصول و در نهایت تجمع کازئینها است. در این پژوهش اثر کنسانتره پروتئین آب پنیر (WPC) در سه سطح (0، 1 و 2 درصد) به همراه آنزیم ترانسگلوتامیناز در دو سطح (صفر و یک واحد به ازای هر گرم پروتئین شیر) در دو روش آمادهسازی دوغ (یکی افزودن آب به ماست و دیگری تخمیر شیر رقیق شده با آب) بر روی خصوصیات رئووژیکی و ریزساختاری دوغ مورد بررسی قرار گرفت. افزودن WPC و آنزیم ترانسگلوتامیناز بهطور معنیداری (05/0P<) سبب افزایش ویسکوزیته در محدوده 200 تا 250 میلیپاسکال ثانیه و افزایش رفتار شلشوندگی دوغ نسبت به کنترل گردید. این نتایج نشان میدهد که WPC سبب ایجاد شبکه ژل در دوغ گردیده که آنزیم ترانسگلوتامیناز با مرتب کردن این ساختار سبب بهبود خصوصیات فیزیکی و پایداری نمونههای دوغ شد؛ که بررسی ریزساختار نمونههای دوغ نیز مؤید این مسئله میباشد. روش تهیه دوغ هم عامل تأثیرگذار دیگری در ویژگیهای فیزیکی این محصول بود. نمونههایی که بهصورت مستقیم از شیر رقیق شده بدست آمدند خصوصیات فیزیکی بهتری نسبت به نمونههایی که پس از افزودن آب به ماست تولید شدند از خود نشان دادند.
فناوری مواد غذایی
سمیرا فریزاد؛ هاجر عباسی
چکیده
هیدروکلوئیدها یکی از فراوانترین بیوپلیمرهای موجود در طبیعت هستند که در صنعت غذا به عنوان ترکیبات عملگرا به منظور کنترل ساختار، بافت، طعم و افزایش انبارمانی مورد استفاده قرار میگیرند. در این مطالعه، تاثیر اعمال امواج فراصوت در دما (25-75 درجه سانتیگراد) و زمانهای (0-90 دقیقه) بر خصوصیات فیزیکوشیمیایی، رئولوژی و عملکردی صمغ دانه ...
بیشتر
هیدروکلوئیدها یکی از فراوانترین بیوپلیمرهای موجود در طبیعت هستند که در صنعت غذا به عنوان ترکیبات عملگرا به منظور کنترل ساختار، بافت، طعم و افزایش انبارمانی مورد استفاده قرار میگیرند. در این مطالعه، تاثیر اعمال امواج فراصوت در دما (25-75 درجه سانتیگراد) و زمانهای (0-90 دقیقه) بر خصوصیات فیزیکوشیمیایی، رئولوژی و عملکردی صمغ دانه خرنوب ازجمله تغییرات pH، حلالیت، حداقل غلظت ژلشوندگی، ویسکوزیته و ویژگیهای امولسیون کنندگی (ظرفیت امولسیون کنندگی، پایداری امولسیون و ابعاد ذرات امولسیون) مورد بررسی قرار گرفت. از نرمافزار دیزاین اکسپرت و طرح مرکب مرکزی جهت ارزیابی تاثیر متغیرها و مدلسازی آنها استفاده شد. تغییرات میکروسکوپی، رئولوژیکی و طیفسنجی مادون قرمز نمونههای بهینه بررسی و با نمونه شاهد مقایسه گردید. نتایج نشان داد که با افزایش زمان اعمال امواج فراصوت، pH، و ویسکوزیته هیدروکلوئید کاهش و حلالیت و حداقل غلظت ژلشوندگی آن افزایش مییابد. درحالیکه، با افزایش دما، pH، حداقل غلظت ژلشوندگی و ویسکوزیته هیدروکلوئید افزایش و حلالیت آن کاهش مییابد. بر این اساس دو شرایط متفاوت دمایی و زمانی برای تیمار کردن هیدروکلوئید موردنظر با استفاده از امواج فراصوت پیشنهاد گردید که در حالت اول معیار انتخاب، دستیابی به بهترین شرایط حلالیت و ویژگیهای امولسیون کنندگی این هیدروکلوئید و در حالت دوم، ملاک انتخاب شرایط، بهبود حلالیت و خصوصیات امولسیونکنندگی هیدروکلوئید همگام با حفظ ویسکوزیته محلول هیدوکلوئید موردنظر بود. در بهینه اول (دما 40 درجه سانتیگراد و زمان 9/48 دقیقه)، حلالیت و خصوصیات امولسیونکنندگی و در نمونه بهینه دوم (دما 67/66 درجه سانتیگراد و زمان 15 دقیقه) با حفظ حداقل غلظت ژل شوندگی، حلالیت هیدروکلوئید افزایش مییابد. نتایج این پژوهش نشان داد که امکان تغییر و اصلاح ویژگیهای کیفی هیدروکلوئید با استفاده از امواج اولتراسونیک و با توجه به فاکتورهای موردنظر وجود دارد و شرایط انجام فرایند بسته به کاربرد موردنظر از آن هیدروکلوئید میتواند متفاوت درنظر گرفته شود.
سپیده آریایی مجد؛ مانیا صالحی فر
چکیده
یکی از فرآوردههای تخمیری حائز اهمیت در سرتا سر جهان دونات تخمیری است که مشابه نان پس از طی مراحل تخمیر، تقسیم، شکلدهی و استراحت خمیر بهجای پخت در فر در روغن سرخ میشود. بنابراین بهبود کیفیت و افزایش ماندگاری آن با استفاده از افزودنیهای غذایی بسیار حائز اهمیت میباشد. هدف از این مطالعه ارزیابی امکان تولید دونات فراسودمند حاوی ...
بیشتر
یکی از فرآوردههای تخمیری حائز اهمیت در سرتا سر جهان دونات تخمیری است که مشابه نان پس از طی مراحل تخمیر، تقسیم، شکلدهی و استراحت خمیر بهجای پخت در فر در روغن سرخ میشود. بنابراین بهبود کیفیت و افزایش ماندگاری آن با استفاده از افزودنیهای غذایی بسیار حائز اهمیت میباشد. هدف از این مطالعه ارزیابی امکان تولید دونات فراسودمند حاوی عصاره هیدروالکلی فلفل شیرین (5/1، 5/2و% 5/3) و عصاره هیدروالکلی سیب (8، 10 و 12%) در 100 گرم آرد بود. بر این اساس تأثیر عصاره های فلفل شیرین و سیب بر خواص فارینوگرافی خمیر و ویژگیهای فیزیکوشیمیایی دونات شامل رطوبت، سختی بافت در روز اول و سوم و رنگ و همچنین آزمون ماندگاری شامل اندیس پراکسید در روزهای اول، پانزدهم و سیام، مورد آزمون قرار گرفت. افزایش سطوح بهکارگیری عصارههای فلفل شیرین و سیب در فرمولاسیون دونات بهطور مستقیم میزان رطوبت را افزایش داد. همچنین مشخص شد که با افزایش درصد عصارهها میزان سختی بافت و روشنایی رنگ و عدد پراکسید کاهش یافت. نتایج آزمون فارینوگرافی نشان داد که افزایش سطوح استفاده از عصارهها ویژگیهای فارینوگرافی خمیر را تضعیف کرد. طبق بررسی و ارزیابیهای صورت گرفته شرایط بهینه شامل استفاده از 95/11 درصد عصاره سیب و 3/3 درصد عصاره فلفل شیرین در فرمولاسیون خمیر دونات بود.
لاله گلچوبی؛ مزدک علیمی؛ حسین یوسفی
چکیده
نانوفیبر سلولز (NFC) پلیمر خطی D-گلوکز با مناطق کریستالی و آمورف میباشد که بهصورت توأم با کربوکسی متیل سلولز CMC)) به میزان 0% تا 1% با هدف بهبود خصوصیات رئولوژیکی مایونز کمچربی (30% روغن) استفاده گردید. پس از تهیه 5 تیمار، آزمون ویسکوزیته ظاهری روی آنها انجام شد. سپس 3 نمونه منتخب تحت آزمونهای رئولوژیکی، تعیین اندازه ذرات و میکروسکوپ ...
بیشتر
نانوفیبر سلولز (NFC) پلیمر خطی D-گلوکز با مناطق کریستالی و آمورف میباشد که بهصورت توأم با کربوکسی متیل سلولز CMC)) به میزان 0% تا 1% با هدف بهبود خصوصیات رئولوژیکی مایونز کمچربی (30% روغن) استفاده گردید. پس از تهیه 5 تیمار، آزمون ویسکوزیته ظاهری روی آنها انجام شد. سپس 3 نمونه منتخب تحت آزمونهای رئولوژیکی، تعیین اندازه ذرات و میکروسکوپ نوری قرار گرفتند. نمونه حاوی 5/0% نانوفیبر سلولز- 5/0% کربوکسی متیل سلولز با داشتن کوچکترین اندازه ذرات و میزان یکنواختی کمتر از نمونه شاهد تجاری، دارای نزدیکترین مقدار ویسکوزیته ظاهری به ویسکوزیته نمونه شاهد تجاری بود (05/0p). طی آزمون روبش فرکانس، روند تغییرات مدول الاستیک نمونهها در سطحی بالاتر از مدول ویسکوز (G′>G″) قرار گرفت و بیانگر تقویت ویژگیهای الاستیک در آنها بود. با توجه به نتایج آزمونها، تیمار حاوی 5/0% نانوفیبر سلولز- 5/0% کربوکسی متیل سلولز به عنوان بهترین تیمار معرفی گردید.
حسین جوینده؛ عرفان دانش؛ مصطفی گودرزی
چکیده
هدف از این پژوهش، بررسی اثر غلظتهای مختلف آنزیم ترانسگلوتامیناز (صفر، 2، 4 و 6 واحد به ازای هر گرم پروتئین شیر) بر ویژگیهای فیزیکی (سرعت ذوب و اورران)، رئولوژیکی، بافت و خواص حسی بستنی نیمچرب (5% چربی) بود. نتایج حاصل از آنالیز آماری نشان داد که تیمار آنزیمی ترانسگلوتامیناز موجب افزایش اورران و میزان مقاومت به ذوب نمونههای بستنی ...
بیشتر
هدف از این پژوهش، بررسی اثر غلظتهای مختلف آنزیم ترانسگلوتامیناز (صفر، 2، 4 و 6 واحد به ازای هر گرم پروتئین شیر) بر ویژگیهای فیزیکی (سرعت ذوب و اورران)، رئولوژیکی، بافت و خواص حسی بستنی نیمچرب (5% چربی) بود. نتایج حاصل از آنالیز آماری نشان داد که تیمار آنزیمی ترانسگلوتامیناز موجب افزایش اورران و میزان مقاومت به ذوب نمونههای بستنی نسبت به نمونه شاهد نیمچرب (5% چربی و بدون آنزیم) شده است. بررسی پارامترهای رئولوژیکی نیز حاکی از این بود که افزودن آنزیم ترانسگلوتامیناز موجب افزایش میزان ضریب قوام و نزدیک شدن شاخص رفتار جریان به صفر و در نتیجه افزایش ویژگی شلشوندگی با برش شده است. یافتههای آماری آنالیز بافت نشان داد که تیمار ترانسگلوتامیناز، باعث کاهش سفتی و قوام و افزایش چسبندگی بستنی نیمچرب میشود. بر اساس نتایج ارزیابی حسی، تیمار آنزیمی باعث افزایش مقبولیت کلی بستنی نیم-چرب نزد مصرفکنندگان شد. در مجموع و با در نظر گرفتن تمامی ویژگیهای فیزیکی، رئولوژیکی، بافتی و ارگانولپتیکی میتوان عنوان داشت که نمونه حاوی 4 واحد آنزیم ترانسگلوتامیناز از کیفیت بالاتری نسبت به سایر تیمارها بویژه نمونه شاهد نیمچرب برخوردار بود.
سیما شمسایی؛ سید محمد علی رضوی؛ بهاره عمادزاده؛ اسماعیل عطای صالحی
چکیده
در این تحقیق، اثر سطوح مختلف صمغ گزانتان و صمغ دانه ریحان بهعنوان جایگزینهای چربی در غلظت 45/0، 6/0 و 75/0 درصد بر خواص رئولوژیکی، پایداری امولسیون، پارامترهای رنگ و اندازه قطرات روغن سس مایونز کمچرب مورد بررسی قرار گرفت. خصوصیات جریان نمونهها با استفاده از مدلهای پاورلا، بینگهام، هرشل- بالکی و کاسون توصیف شد. نتایج نشان داد تمامی ...
بیشتر
در این تحقیق، اثر سطوح مختلف صمغ گزانتان و صمغ دانه ریحان بهعنوان جایگزینهای چربی در غلظت 45/0، 6/0 و 75/0 درصد بر خواص رئولوژیکی، پایداری امولسیون، پارامترهای رنگ و اندازه قطرات روغن سس مایونز کمچرب مورد بررسی قرار گرفت. خصوصیات جریان نمونهها با استفاده از مدلهای پاورلا، بینگهام، هرشل- بالکی و کاسون توصیف شد. نتایج نشان داد تمامی نمونهها جزء سیالات غیرنیوتنی سودوپلاستیک میباشند. با افزایش غلظت صمغ (گزانتان، ریحان و مخلوط گزانتان- ریحان) از 45/0 تا 75/0درصد، شاخص رفتار جریان تمامی نمونه ها کاهش پیدا کرد، در حالی که ضریب قوام و ویسکوزیته ظاهری افزایش یافت. بیشترین ضریب قوام به نمونه محتوی 75/0 درصد صمغ گزانتان تعلق داشت، اما کمترین مقدار مربوط به نمونه تثبیت شده با 45/0 درصد صمغ دانه ریحان بود. تمام نمونهها در طول نگهداری پایداری بالایی داشتند. امولسیون حاوی 45/0 درصد صمغ دانه ریحان پایینترین اندازه قطرات روغن را داشت. سس مایونز تثبیت شده با 45/0 درصد صمغ گزانتان بیشترین پارامتر رنگی L را به خود اختصاص داد.
نرگس سامانیان؛ سید محمد علی رضوی
چکیده
ارزیابی حسی مواد غذایی فاکتور مهمی در انتخاب و تولید فرمولاسیونهای جدید است. وقتگیر بودن، سختی تحلیل نتایج و لزوم تربیت متخصص این روش را تقریباً غیرکاربردی میکند. در این پژوهش ما تلاش کردیم ویژگیهای فیزیکی را بهعنوان جایگزین روشهای حسی در ارزیابی محصولات نیمهجامد مانند پودینگ شکلاتی معرفی نماییم. اعتبار بالاتر، تکرارپذیری ...
بیشتر
ارزیابی حسی مواد غذایی فاکتور مهمی در انتخاب و تولید فرمولاسیونهای جدید است. وقتگیر بودن، سختی تحلیل نتایج و لزوم تربیت متخصص این روش را تقریباً غیرکاربردی میکند. در این پژوهش ما تلاش کردیم ویژگیهای فیزیکی را بهعنوان جایگزین روشهای حسی در ارزیابی محصولات نیمهجامد مانند پودینگ شکلاتی معرفی نماییم. اعتبار بالاتر، تکرارپذیری و سرعت بالاتر از جمله مزایای اندازهگیریهای دستگاهی است. بنابراین اگر بتوان ویژگیهای حسی را تنها بر اساس ویژگیهای فیزیکی پیشبینی نماییم، علاوهبر افزایش سرعت بازرسی میتوان از آنها بهصورت برخط نیز بهره جست. همچنین میتوان از نتایج بهدست آمده برای طراحی محصولات جدید برای مشتریهای خاص مانند افراد مبتلا به سختی بلع استفاده کرد. نتایج نشان داد پارامترهایی مانند ویسکوزیته برشی، ویسکوزیته پلاستیک، تنش تسلیم، ویسکوزیته کششی، مدول ظاهری و نیروی چسبندگی میتوانند در طراحی و تولید محصولات جدید مورد استفاده قرار گیرند، هر چند این پارامترها در کنار یکدیگر است که معنیدار میشوند. در این صورت محصولات تولیدشده برای بیماران مبتلا به سختی بلع در کنار سهولت خورده شدن بافت مناسب هم خواهند داشت.
بهزاد ناصحی؛ سید محمد علی رضوی؛ سید علی مرتضوی؛ مصطفی مظاهری طهرانی
چکیده
تأثیر افزودن آرد کامل سویا در دامنه 0 تا 27 درصد و آب از 31 تا 35 درصد در فرمول و همچنین شرایط مختلف اکستروژن بر روی ویژگیهای بافتی اسپاگتی بهمنظور تولید فرآورده سلامتیبخش، موردبررسی قرار گرفت. فرآیند در اکسترودری با سرعت چرخش مارپیچ در دامنه 10 تا 40 دور بر دقیقه و آب سیرکولاسیون با دمای 35 تا 70 درجه سانتیگراد، انجام شد. نتایج نشان ...
بیشتر
تأثیر افزودن آرد کامل سویا در دامنه 0 تا 27 درصد و آب از 31 تا 35 درصد در فرمول و همچنین شرایط مختلف اکستروژن بر روی ویژگیهای بافتی اسپاگتی بهمنظور تولید فرآورده سلامتیبخش، موردبررسی قرار گرفت. فرآیند در اکسترودری با سرعت چرخش مارپیچ در دامنه 10 تا 40 دور بر دقیقه و آب سیرکولاسیون با دمای 35 تا 70 درجه سانتیگراد، انجام شد. نتایج نشان داد که افزودن آرد کامل سویا سبب اختلاف معنیداری در استحکام مکانیکی و شاخصهای برشی شد. بررسی آماری نتایج با استفاده از طرح مخلوط نشان داد که بهترین اسپاگتی زمانی تولید میشود که فرمول حاوی 6/20 درصد آرد کامل سویا، 7/44 گرم بر صد گرم آرد نول و 35 گرم بر صد گرم آب در اکسترودر با سرعت چرخش مارپیچ 40 دور بر دقیقه و دمای آب سیرکولاسیون 35 درجه سانتیگراد، فرآوری شود.
مهدی کاشانی نژاد؛ علیرضا صادقی ماهونک؛ سید محمد علی رضوی
چکیده
در این تحقیق خصوصیات فیزیکوشیمیایی و رفتار رئولوژیکی چهار نمونه از عسلهای طبیعی استان گلستان با منشأ گلهای مختلف شامل دو نمونه عسل تکگل (آفتابگردان و عشقه) و دو نمونه عسل چندگل (جنگل و کوهستان) با یک نمونه عسل شکری و یک نمونه عسل تقلبی موردمقایسه قرار گرفت. مقادیر بهدست آمده مربوط به خصوصیات فیزیکوشیمیایی در تمام نمونهها با ...
بیشتر
در این تحقیق خصوصیات فیزیکوشیمیایی و رفتار رئولوژیکی چهار نمونه از عسلهای طبیعی استان گلستان با منشأ گلهای مختلف شامل دو نمونه عسل تکگل (آفتابگردان و عشقه) و دو نمونه عسل چندگل (جنگل و کوهستان) با یک نمونه عسل شکری و یک نمونه عسل تقلبی موردمقایسه قرار گرفت. مقادیر بهدست آمده مربوط به خصوصیات فیزیکوشیمیایی در تمام نمونهها با هم متفاوت بود. در عسلهای طبیعی این تفاوت میتواند بهعلت تفاوت در نوع گل و گیاه موجود در منطقه و فصل برداشت عسل مربوط باشد. تمام مقادیر بهدست آمده در عسلهای طبیعی مطابق با مقادیر تعیینشده توسط استاندارد و کدکس بود. درصد ساکارز و نسبت فروکتوز به گلوکز عسل شکری و درصد ساکارز، نسبت فروکتوز به گلوکز، pH، هیدروکسی متیل فورفورال و فعالیت دیاستاز عسل تقلبی با مقادیر تعیینشده توسط استاندارد عسل مطابقت نداشت. ویژگیهای رئولوژیکی نمونههای عسل در دماهای مختلف (10، 15، 20، 25 و 30 درجه سانتیگراد) موردارزیابی قرار گرفت. در محدوده سرعت برشی موردمطالعه (1s-8/41-045/1) تمامی نمونهها رفتار نیوتنی از خود نشان دادند. مقادیر ویسکوزیته با توجه به نوع عسل و دمای اندازهگیری در محدوده 7/1 تا 48/270 بهدست آمد. نمونهی عسل تقلبی در مقایسه با نمونهی عسل طبیعی با همان مقدار رطوبت از ویسکوزیته بیشتری برخوردار بود. در توصیف وابستگی دمایی ویسکوزیته دو مدل آرنیوس و (Vogel–Taumman–Fulcher) VTF و در توصیف وابستگی ویسکوزیته به رطوبت و غلظت (درجه بریکس)، مدلهای قانون توان و نمایی برازش خوبی را با دادهها نشان دادند.
آرزو سلمان پور؛ بابک قنبرزاده؛ محمود صوتی خیابانی؛ سید حسین جلالی
چکیده
در این تحقیق، اثر سه تیمار کنسانتره پروتئین آب پنیر (WPC) ( در 5 سطح 7/0، 125/1، 75/1، 375/2 و 8/2 درصد) و کازئینات سدیم (SC) (در 5 سطح /0، 125/1، 75/1، 375/2 و 8/2 درصد) بعنوان جایگزین تخم مرغ و کربوکسی متیل سلولز (CMC) ( در5 سطح 066/0، 1/0، 15/0، 2/0 و 234/0 درصد) به عنوان پایدارکننده بر ویژگی های رئولوژیکی نوسانی و حسی سس سالاد بررسی شد. نتایج رئومتری در قالب طرح مرکب مرکزی ...
بیشتر
در این تحقیق، اثر سه تیمار کنسانتره پروتئین آب پنیر (WPC) ( در 5 سطح 7/0، 125/1، 75/1، 375/2 و 8/2 درصد) و کازئینات سدیم (SC) (در 5 سطح /0، 125/1، 75/1، 375/2 و 8/2 درصد) بعنوان جایگزین تخم مرغ و کربوکسی متیل سلولز (CMC) ( در5 سطح 066/0، 1/0، 15/0، 2/0 و 234/0 درصد) به عنوان پایدارکننده بر ویژگی های رئولوژیکی نوسانی و حسی سس سالاد بررسی شد. نتایج رئومتری در قالب طرح مرکب مرکزی (CCD) بررسی و به روش سطح پاسخ (RSM) مدل سازی و تجزیه شد. نتایج آنالیز واریانس نشان دادکه مقادیر P در سطح 95% برای مدل ها معنی دار و برای فاکتور عدم برازش غیر معنی دار بود. بنابراین کفایت مدل ها برای برازش داده ها قابل قبول بود. با توجه به نتایج بدست آمده، نقطه بهینه غلظت متغیرهای مستقل برای تولید سس سالاد با بالاترین ویژگی های رئولوژیکی،بصورت 27/2% WPC، 27/2% SC و 23/0% CMC به دست آمد. هم چنین ارزیابی حسی با شش تیمار حاصل از پیش آزمونها (صورت پذیرفته روی ویژگی های فیزیکو-شیمیایی و پایداری سس سالاد) و در مقایسه با نمونه شاهد تهیه شده با تخم مرغ، انجام شد. نتایج مقبولیت کلی نمونه ها حاکی از آن بود که بین نمونه شاهد تهیه شده با تخم مرغ و نمونه های بهینه تهیه شده با جایگزین ها تفاوت معنی داری وجود ندارد. بنابراین پروتئین های شیر میتوانند بعنوان جایگزین مناسبی برای تخم مرغ در تهیه سس سالاد مورد استفاده قرار گیرد.