دانشگاه فردوسی مشهد
مجله پژوهشهای علوم و صنایع غذایی ایران
1735-4161
4
2
2008
09
22
Study on the Migration of Terephthalates from PET bottles of Sunflower oil,Production of Pars Vegetable Oil
بررسی مهاجرت ترفتالات از بطری های PET روغن آفتابگردان, تولیدی کارخانه پارس
26789
10.22067/ifstrj.v4i2.2077
FA
کتایون
ابراری
دانشگاه شهید بهشتی
پروین
زندی
دانشگاه شهید بهشتی
مجتبی
قدیری
دانشگاه شهید بهشتی
محمد تقی
مظلومی
دانشگاه شهید بهشتی
Journal Article
1970
01
01
In Iran, the majority of vegetable oil producers , use PET for packaging their products . Due to high solubility of PET oligomers in the oils , and shelf life of liquid oils , it is expected that some compounds migrate into the oil .
This study was carried out to determine the amount of migration of terephtalates from PET bottles into sunflower oil and the effect of temperature and storage time on the degree of migration. 42 samples of liquid sunflower oil packed in one litre PET bottles, from single production bach of pars vegetable oil, were kept at 20˚C and 40˚C. Experiments were carried out on three bottles taken at different periods of time (10, 20, 30, 70, 145 & 202days). According to Castle method , alkaline hydrolysis of all PET oligomers to terephthalic acid followed by its methylation to dimethylterephthalate (DMT) for the measurement of DMT, derivative UV spectrophotometer was used according to Reeves.The results showed that the maximum level of migration of terephthalates at 20 ˚C was 29.43 + 0.93 and at 40˚C was 29.58 + 1.15. Therefore the amount of overall migration obtained in this research is lower than the international permitted level (lower than 60 ppm) and sunflower oil after the final migration can be safely consumed. Migration increased with the passage of time until it reached to its highest level and then stopped (P=0). Migration is faster when the temperature is increased (P=0.014). Therefore, migration is dependant on both temperature and contact time (P=0.001). In this research, linear dependence between migration and square root of time has also been demonstrated (r = 0.96 at 20 ˚C from time zero to 145 days and r = 0.95 at 40˚C from time zero to 70 days). Reproducibility of the method was evaluated by calculating the relative standard deviation which was equal to 3.21% and the detection limit of the method was 0.21 ppm. In conclusion migration of PET oligomers was dependant on time and temperature, until it reaches an equilibrium.
Keywords: Plastic bottle, Migration, Sunflower oil, Polyethylene terephthalate (PET), Derivative UV Spectrophotometry , PET oligomers.
اغلب کارخانجات روغن نباتی را دربطری PET بسته بندی مینمایند. با توجه به قابلیت انحلال بالای اولیگومرهای PET در روغنها و عمر انباری روغن های مایع، پیش بینی میشود که بخشی از مواد مهاجر از PET به داخل روغن انتقال یابند . این مطالعه جهت تعیین میزان مهاجرت ترفتالاتها از PET به داخل روغن آفتابگردان و تاثیر دما و مدت نگهداری بر آن انجام گرفت. 42 نمونه روغن مایع آفتابگردان بسته بندی شده در بطری های یک لیتری PET از یک بچ تولیدی کارخانه روغن نباتی پارس تهیه و در دماهای C˚20 و C˚40 نگهداری و آزمایشات بر روی 3 بطری از هر دما در زمانهای مختلف (10، 20، 30، 70، 145 و 202 روز) انجام گرفت . با روش Castle هیـدرولیز قلیایی اولیگـومرهای PETبه ترفتالـیک اسید و سپس مـتیلاسیون آن به دی مـتیل ترفتالات صـورت گرفت و نهایتا اندازه گیری کمّی دی متیل ترفتالات با روشReeves و اسپکتروفتومتر UV و متد طیف بینی مشتقی انجام شد. نتایج نشان داد که مقدار کل مهاجرت کمتر از حد مجاز (کمتر از 60 ppm) بوده و روغن پس از حد نهایی مهاجرت قابل مصرف می باشد. میزان مهاجرت تابع دما و مدت نگهداری است، یعنی میزان مهاجرت با گذر زمان افزایش یافته ، در حد نهایی متوقف شده و سرعت .مهاجرت با افزایش دما بیشتر می شود . ارتباط خطی بین میزان مهاجرت و جذر زمان تماس وجود دارد .نتیجه اینکه مهاجرت اولیگومرهای PET با ازدیاد مدت زمان تماس و زمان نگهداری افزایش می یابد تا به حد نهایی و تعادلی خود برسد.
واژه های کلیدی: بطری پلاستیکی، مهاجرت، روغن آفتابگردان ، پلی اتیلن ترفتالات (PET) ، اسپکتروفتومتری ماوراء بنفش مشتقی ، اولیگومرهای PET.
دانشگاه فردوسی مشهد
مجله پژوهشهای علوم و صنایع غذایی ایران
1735-4161
4
2
2008
09
22
The effects of acetic and lactic acids addition on the texture and morphological structure of rice (Domsiyah variety) during cooking
بررسی اثر افزودن اسیدهای استیک و لاکتیک بر بافت و ساختار میکروسکوپی برنج (رقم دمسیاه) در حین پخت
26858
10.22067/ifstrj.v4i2.2078
FA
عفت
قاسمی
گروه علوم و صنایع غذایی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران.
محمدتقی
حامد موسویان
گروه علوم و صنایع غذایی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران.
محمدحسین
حدادخداپرست
گروه علوم و صنایع غذایی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران.
Journal Article
1970
01
01
In this work, the effects of acetic and lactic acids addition to rice during cooking, on the texture and morphological properties, and too, the gelatinization temperature (GT) of the cooked Domsiyah rice was investigated. All experiments were carried out in triplicate and data analyzed in randomized completely by SPSS15 software. The results showed that acid addition to rice during cooking cause a decrease in firmness and GT, but had no significant effect on adhesiveness of samples. Also, the results of the scanning electron microscopy on the outer surface of cooked rice kernel revealed that the acid's addition to rice during cooking cause a reduce in pore size and porosity. According to amylography and SEM results, it seems that acid's addition to rice during cooking, cause the better gelatinization and closer pores on the outer surface of cooked rice. The results of this research can be used in improving in quality attributes of cooked rice and other products that contain rice flour and rice starch, according to the aim and application of the desirable product.
Keywords: rice, cooking, acetic acid, lactic acid, gelatinization, texture, scanning electron microscopy (SEM).
در این پژوهش، اثر افزودن اسید استیک و اسید لاکتیک در حین پخت بر بافت و خواص میکروسکوپی برنج دمسیاه و همچنین بر دمای ژلاتینه شدن آن مورد بررسی قرارگرفت. آزمایشات با سه بار تکرار انجام شد و دادههای به دستآمده به روش فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی توسط نرمافزار SPSS15 مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. میانگینهای بهدست آمده نیز در آزمون چنددامنهای دانکن با یکدیگر مقایسه شدند. نتایج نشان داد که نمونههای پخت شده تحت شرایط اسیدی، سفتی کمتر و دمای ژلاتینه شدن پایینتری داشتهاند. اما افزودن اسید بر چسبندگی نمونه ها اثر معنی داری نداشت. همچنین بررسیهای SEM انجام شده روی سطح خارجی دانهی برنج نشان داد که افزودن این اسیدها سبب کاهش تخلخل و اندازهی حفرات روی سطح شد. با استناد به نتایج آمیلوگرافی و SEM بهنظر میرسد که افزودن اسید به برنج در حین پخت، باعث ژلاتینه شدن بهتر و مسدود شدن بیشتر منافذ روی سطح دانه برنج میشود. از نتایج این تحقیق میتوان در بهبود شاخصهای کیفی برنج پختهشده و سایر محصولاتی که شامل آرد برنج و نشاستهی برنج میباشند، متناسب با هدف و کاربرد محصول موردنظر استفاده نمود.
واژه های کلیدی: برنج، پخت، اسیداستیک، اسیدلاکتیک، ژلاتینه شدن، بافت، میکروسکوپ الکترونی روبشی(SEM)
دانشگاه فردوسی مشهد
مجله پژوهشهای علوم و صنایع غذایی ایران
1735-4161
4
2
2008
09
22
Comparison Application of Different Sourdough on Phytic Acid Content of Traditional Iranian Bread (Lavash)
مقایسه استفاده از انواع مختلف خمیر ترش در میزان اسید فیتیک نان سنتی ایران(لواش)
26884
10.22067/ifstrj.v4i2.2079
FA
زهره
دیدار
دانشگاه آزاد نیشابور
سید مهدی
سیدین اردبیلی
دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات
مریم
میزانی
گروه علوم و صنایع غذایی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
محمدحسین
حدادخداپرست
گروه علوم و صنایع غذایی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران.
علیرضا
قائمی
گروه علوم و صنایع غذایی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
Journal Article
1970
01
01
Usage of different lactic acid bacteria strain is one of the reduction methods in phytic acid content of bakery products. In this study the effect of making sourdough with L. plantarum and L. reuteri with DY=160 and DY=200 and replacement ratio 10, 20 and 30% instead of flour in dough formulation on phytic acid content of Lavash bread was investigated. The highest decrease in phytic acid content is related to using sourdough involved L. plantarum with DY=200 and 30% replacement of sourdough (44.06%).
Usage of sourdough causes flavor and chew ability modification in bread. The best flavor is related to bread which is made of sourdough involved L. plantarum with DY=200 and 30% replacement. But biophysical properties containing texture, form, shape, and up and down surface in this sourdough application gain lower score than bread which is made of yeast.
Keywords: Phytic acid, Lavash bread, Lactobacillus plantarum, Lactobacillus reuteri
استفاده از گونههای مختلف باکتریهای اسید لاکتیک از جمله روشهای کاهش میزان اسید فیتیک در محصولات پخت محسوب میگردد.در این تحقیق تأثیر تهیه خمیر ترش توسط گونههای های لاکتوباسیلوس پلانتاروم و لاکتوباسیلوس روتری با مقادیر بازدهی خمیر 160 و 200 و نسبتهای جایگزینی10 ، 20 و 30 درصد به جای آرد در فرمولاسیون خمیر، بر میزان اسید فیتیک نان لواش مورد بررسی قرار گرفت. بیشترین کاهش اسیدفیتیک مربوط به استفاده از خمیر ترش حاصل از لاکتوباسیلوس پلانتاروم با بازدهی خمیر 200 و 30 درصدجایگزینی خمیر ترش است ( 06/44درصد ). استفاده از خمیر ترش سبب بهبود ویژگیهای عطر و طعم و قابلیت جویدن نان میگردد. بهترین عطر و طعم مربوط به نان تهیه شده توسط خمیر ترش حاصل از لاکتوباسیلوس پلانتاروم با بازدهی خمیر 200 و 30 درصد جایگزینی است. اما ویژگیهای بافت، فرم و شکل، ویژگیهای سطح روئی و زیرین نان در شرایط استفاده از خمیر ترش امتیاز کمتری نسبت به نان تهیه شده توسط مخمر به دست آورد.
کلمات کلیدی : اسید فیتیک، نان لواش، لاکتوباسیلوس پلانتاروم، لاکتوباسیلوس روتری
دانشگاه فردوسی مشهد
مجله پژوهشهای علوم و صنایع غذایی ایران
1735-4161
4
2
2008
09
22
Effect of whey protein concentrate , guar and xanthan gums on the quality and physicochemical properties of muffin cake
تاثیر افزودن کنسانتره پروتئین آب پنیر ( WPC ) و صمغهای گوار و زانتان بر خصوصیات کیفی و فیزیکوشیمیایی کیک روغنی
26930
10.22067/ifstrj.v4i2.2081
FA
اعظم
ایوبی
دانشگاه کرمان
محمدباقر
حبیبی نجفی
گروه علوم و صنایع غذایی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران.
مهدی
کریمی
مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی خراسان رضوی
Journal Article
1970
01
01
In this study, physicochemical and organoleptical properties of muffin cake prepared by substitution of egg white with different levels of whey protein concentrate (WPC) and different levels of guar and xanthan gums in the furmolation were evaluated.WPC at three levels ;25 , 50 and 75 % , guar gum at two levels ; 0.1 and 0.3 % , and xanthan gum at two levels ; 0.1 and 0.15 % , were considered as variable treatments . Data analysis showed that addition of WPC, significantly affected the physicohemical and sensory properties of the samples. Moreover guar and xathan gum affected all the physicochemical and sensory properties except for the after one and two days of storage, crust colour and taste. The results of this research showed that although WPC alone was not an appropriet substitution for egg white, the application of WPC at levels of 25 and 50% along with guar (0.3%) or xanthan gum (0.15%) could be an appropriate substitution for egg white while maintaining sensory properties and improving almost all of the physicohemical characteristices of muffin cakes.
Key words: muffin cake; whey protein concentrate; guar gum; xanthan gum; physicochemical properties; organoleptical properties.
در این پژوهش ویژگیهای فیزیکوشیمیایی و ارگانولپتیکی کیک روغنی ( یزدی ) حاصل از جایگزینی سفیده تخم مرغ با سطوح مختلف کنسانتره پروتئین آب پنیر (WPC) و همچنین استفاده از سطوح مختلف صمغ های گوار و زانتان در فرمولاسیون این کیک مورد ارزیابی قرار گرفت . WPCدر سه سطح 25 ، 50 و 75 درصد ، صمغ گوار در دو سطح 1/0 و 3/0 درصد و صمغ زانتان نیز در سطوح 1/0 و 15/0 درصد به عنوان متغیرهای پژوهش در نظر گرفته شدند . تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که سطوح مختلف جایگزینی WPC در فرمولاسیون ، کلیه خصوصیات فیزیکوشیمیایی و حسی را به طور معنی دار تحت تاثیر قرار داد . صمغ های گوار و زانتان نیز بر کلیه خواص فیزیکوشیمیایی و حسی به جز فعالیت آبی بعد از یک و دو روز نگهداری ، رنگ پوسته و طعم به طور معنی داری تاثیر گذاشتند . نتایج حاصل از این پژوهش نشان دادند که WPC مورد استفاده به تنهایی جایگزین مناسبی برای سفیده تخم مرغ نبوده اما این ترکیب در مقادیر 25 و 50 درصد همراه با هر یک از صمغ های گوار (3/0 درصد ) و زانتان ( 15/0 درصد ) ، ضمن حفظ خصوصیات حسی کیک یزدی و بهبود اغلب خواص فیزیکوشیمیایی آن جایگزین مناسبی برای سفیده تخم مرغ بود.
واژههای کلیدی : کیک روغنی، کنسانتره پروتئین آب پنیر ، صمغ گوار ، صمغ زانتان ،خصوصیات فیزیکوشیمیایی ، خصوصیات ارگانولپتیکی .
دانشگاه فردوسی مشهد
مجله پژوهشهای علوم و صنایع غذایی ایران
1735-4161
4
2
2008
09
22
Effect of Alpha amylase and Ascorbic acid on rheological properties of doughand specific volume of strudel bread
تاثیر آنزیم آلفا آمیلاز و اسید اسکوربیک و بر خصوصیات رئولوژیکی خمیر و حجم مخصوص نان اشترودل
26985
10.22067/ifstrj.v4i2.2082
FA
محمدعلی
غیوراصلی
گروه علوم و صنایع غذایی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران.
محمدحسین
حدادخداپرست
گروه علوم و صنایع غذایی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران.
مهدی
کریمی
مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی خراسان رضوی
Journal Article
1970
01
01
Effect of ascorbic acid and alpha amylase on rheological properties and specific volume of strudel bread was examined. Enzyme in three levels (0,300, 500 ppm) and ascorbic acid in three levels (0,100,200ppm) were used. Strudel was storaged in -17.c for 7 days. The samples thawed and proofed (Relative humidity 70%, temperature 40.c, time 45min) and then baked and specific volume was measured by seed displacement method. Rheological properties of dough were measured by brabender farinograph and extensograph. Rheological results indicated that ascorbic acid increase the dough strength and extensibility of dough .In addition, enzyme and ascorbic acid increase specific volume of strudels .The best samples produced by 200 ppm ascorbic acid and 500 ppm enzyme in combination .
Keywords: Frozen dough – Strudel –Alpha amylase – Ascorbic acid
در این تحقیق تاثیر اسید اسکوربیک و آنزیم آلفا آمیلازهم بر خصوصیات رئولوژیکی و حجم مخصوص نان اشترودل مورد بررسی قرار گرفت .در این تحقیق از آنزیم درسه سطح صفر،300و500 ppm واز اسید اسکوربیک در سه سطح صفر،100و200 ppm استفاده گردید. نمونههای اشترودل به صورت منجمد و در دمای 17 درجه زیر صفر و به مدت 7 روز نگهداری شد و نمونهها پس از این زمان یخ زدایی شده و بعد از مرحله تخمیر - رطوبت نسبی 70 % ، دمای 40 درجه سانتیگراد و به مدت 45 دقیقه- پخت شده و آزمون حجم مخصوص در مورد آنها انجام گرفت.آزمونهای رئولوژیکی بر روی خمیر بوسیله فارینو گراف و اکستنسو گراف برابندر انجام گرفت و برای اندازه گیری حجم مخصوص نیز از روش جایگزینی حجم با دانه استفاده شد .
نتایج آزمونهای رئولوژیکی نشان داد اسید اسکوربیک برافزایش قدرت خمیرو قابلیت کشش خمیرو افزایش حجم مخصوص نان نقش موثری را ایفا کرده است که بهترین اثر در مقدار 100 ppm مشاهده گردید. تاثیرافزودن آنزیم برروی حجم نان اشترودل نیز کاملا مشهود بود و سبب افزایش حجم مخصوص نان اشترودل گردیده بود(8/2 میلی لیتر/گرم)، بطوریکه آنزیم در مقدار 500 ppm بهترین نتیجه را داده است .ولی آنزیم بر پارامترهای رئولوژیکی و افزایش قدرت و قابلیت کشش خمیر تاثیر مطلوبی نداشته است.در استفاده آنزیم و اسید اسکوربیک با هم نیز مشخص شد که اسید اسکوربیک در مقدار 200 ppm و آنزیم در مقدار 500 ppm بهترین ترکیب به منظور بهبود حجم مخصوص و خصوصیات رئولوژیکی بوده اند.
کلمات کلیدی : خمیر منجمد ، اشترودل ، آنزیم آلفا آمیلاز ، اسید اسکوربیک
دانشگاه فردوسی مشهد
مجله پژوهشهای علوم و صنایع غذایی ایران
1735-4161
4
2
2008
09
22
Comparison and evaluation of physicochemical properties and adulterations inproduced honeys of Shiraz province in different seasons
مقایسه و ارزیابی خصوصیات فیزیکوشیمیایی و تقلبات عسلهای منطقه شیراز تولید شده در فصول مختلف
27025
10.22067/ifstrj.v4i2.2083
FA
حمیدرضا
قیصری
دانشگاه شیراز
امیررضا
حمیدیان شیرازی
دانشگاه آزاد اسلامی واحد کارزون
Journal Article
1970
01
01
Honey is a plant extract that is gathered with bee and saved in comb after some modification. The apparent properties of honey, for example color, flavor and concentration, depend on rearing region of bee, climate and harvest season. The aim of this study was to investigate quality and adulteration in honeys that were presented in shiraz province. 96 samples of honey during 4 seasons (2007-2008) were collected.
All the samples were evaluated by some tests such as diagnosis of artificial sugar, diastase activity, Hydroxy Methyl Furfural (HMF), determination of reducing sugars, saccharose, fructose to glucose ratio, pH, free acidity, moisture, ash, electrical conductivity, Suspended Solids (S.S) and deviation of polarized light. After statistical analysis of data, we concluded that in spring, summer, autumn and winter seasons, 25%, 37.5%, 16.7% and 48.53% of honey samples and totally %31.25 of whole samples of honey was recited is in a way of spurious. According to this results, it is proposed that using simple, fast, cheap and reliable laboratory methods for studying of adulterations in honeys that were presented (traditional and factorial packed) and following by related organization to prevent these instances.
Key Words: Honey, Adulteration, Season, Physicochemical properties.
عسل همان شیرابه گیاهان است که بوسیله زنبور عسل جمع آوری شده و پس از تغییر ماهیت در کندو ذخیره میشود. خواص ظاهری عسل مانند رنگ، عطر، بو و غلظت به منطقه پرورش زنبور، آب و هوا و فصل برداشت بستگی دارد. به منظور بررسی کیفیت و تقلبات موجود در عسلهای عرضه شده در شهرستان شیراز تعداد 96 نمونه عسل در طی 4 فصل سال 1386 جمع آوری گردید و مورد ارزیابی آزمایشگاهی با تستهایی چون جستجوی قند تجاری، فعالیت دیاستاز، هیدروکسی متیل فورفورال (HMF3)، تعیین میزان قندهای احیاء کننده، ساکارز، نسبت فروکتوز به گلوکز، pH، اسیدیته آزاد، رطوبت، خاکستر ، هدایت الکتریکی، مواد جامد نا محلول (S.S4) و انحراف نور پلاریزه قرار گرفتند. پس از آنالیز آماری نتایج مشخص گردید که در فصلهای بهار، تابستان، پائیز و زمستان به ترتیب در 25%، 5/37%، 7/16% و 83/45% از نمونههای عسل و در مجموع 25/31% از کل عسلها تقلب صورت گرفته است.
با توجه به نتایج این مطالعه استفاده از آزمایشات ساده، سریع، ارزان و مطمئن جهت بررسی تقلبات عسل بر روی عسلهای ارائه شده (سنتی و بسته بندیهای کارخانجات) در ارتباط با جلوگیری از انجام تقلبات و پیگرد متخلفان به طور گسترده توسط مرکز مرتبط با این امر پیشنهاد میگردد.
کلید واژه ها: عسل، تقلب، فصل، خصوصیات فیزیکوشیمیایی.
دانشگاه فردوسی مشهد
مجله پژوهشهای علوم و صنایع غذایی ایران
1735-4161
4
2
2008
09
22
Survey of solvents extraction of grape seed extracts and assay of antimicrobial properties
بررسی اثرسیستمهای مختلف حلال بر استخراج عصاره هسته انگور و ارزیابی خواص ضدمیکروبی آن
27057
10.22067/ifstrj.v4i2.2084
FA
امیر
سالاری
گروه علوم و صنایع غذایی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران.
محمدباقر
حبیبی نجفی
گروه علوم و صنایع غذایی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران.
رضا
فرهوش
گروه علوم و صنایع غذایی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران.
0000-0002-1794-7917
سید حسن
مرعشی
دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران.
Journal Article
1970
01
01
This study has been done to survey of solvent system effect on extraction of grape seed extract and its antimicrobial properties. For this purpose, grape seed extracts were extracted with six different solvent systems. Minimum Bactericidal Concentration (MBC) of extract on six spoilage and Food-born pathogens was determined. The results indicated that MBC of different extracts have no significant difference and its value for Salmonella enteritidis, Escherichia coli, Enterobacter aerogenes was 1000 ppm. This value for S.aureus and listeria monocitogenes was 500 ppm. Results showed that gram positive bacteria were more sensitive than gram negative ones.
این پژوهش به منظور بررسی اثر سیستمهای حلال سه جزیی بر استخراج عصاره هسته انگور و اثر ضد میکروبی این عصارهها بر برخی از باکتریهای عامل فساد و بیماریزا صورت گرفت. در این خصوص عصاره هسته انگور بوسیله 6 سیستم مختلف حلال سه جزیی استخراج گردید. اثر ضد میکروبی این عصارهها توسط تعیین حداقل غلظت کشندگی(MBC) مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نمایانگر توانایی بالای عصاره هسته انگور در ارتباط با از بین بردن باکتریهای مورد بررسی میباشد. در این ارزیابی باکتریهای گرم مثبت نسبت به باکتریهای گرم منفی حساسیت بیشتری نشان دادند. حداقل غلظت کشندگی عصارههای مختلف با یکدیگر تفاوت معنیداری نداشته و در مورد باکتریهای سالمونلاانتریتیدیس ، اشرشیا کلی وانتروباکترآئروژنیز 1000 پی پی ام و برای باکتریهای استافیلوکوکوس اورئوس ولیستریا مونوسیتوژنز 500 پی پی ام میباشد.