فناوری مواد غذایی
رحمت اله پورعطا؛ حمید جهانگیر اصفهانی؛ ایمان شهابی قهفرخی
چکیده
در میان پلیمرهای زیستتخریبپذیر، استفاده از نشاسته به علت قیمت ارزان و دسترسی آسان از اهمیت بهسزایی برخوردار است، اما به علت مقاومت کم و آبدوستی زیاد در این بیوپلیمر، هنوز استفاده از آن در صنعت بستهبندی عملیاتی نشده است. هدف از این پژوهش، اصلاح ویژگیهای آبدوستی و مکانیکی فیلم نشاسته با استفاده همزمان از اسید اولئیک، نانو ...
بیشتر
در میان پلیمرهای زیستتخریبپذیر، استفاده از نشاسته به علت قیمت ارزان و دسترسی آسان از اهمیت بهسزایی برخوردار است، اما به علت مقاومت کم و آبدوستی زیاد در این بیوپلیمر، هنوز استفاده از آن در صنعت بستهبندی عملیاتی نشده است. هدف از این پژوهش، اصلاح ویژگیهای آبدوستی و مکانیکی فیلم نشاسته با استفاده همزمان از اسید اولئیک، نانو دیاکسید تیتانیوم (TiO2) و پرتو فرابنفش (UV-C) بود. در این پژوهش، محلولِ نشاسته- اسیداولئیک- TiO2 تهیه؛ و بهمنظور بهبود خصوصیات کاربردی آن، این محلول در بازههای زمانی (صفر، 30، 60 و 90 دقیقه) توسط پرتوUV-C اصلاح گردید، سپس فیلم آن به روش قالبگیری محلول تهیه شد. جهت بررسی خصوصیات کاربردی فیلم در بستهبندی مواد غذایی ضخامت، مقاومت مکانیکی، زاویه تماس، نفوذپذیری نسبت به بخارآب، جذب رطوبت، محتوای رطوبت و حلالیت فیلمها مورد بررسی قرار گرفتند. آزمونها در قالب طرح کاملا تصادفی اجرا، و نتایج آن به روش دانکن مورد مقایسه قرار گرفتند. نتایج نشان دادند، که با افزودن اسید اولئیک و TiO2 به محلول نشاسته، زاویه تماس بهطور قابلملاحظهای از 26/72 به 34/90 درجه افزایش و نفوذپذیری نسبت به بخارآب و جذب رطوبت فیلمهای نشاستهای کاهش مییابد. در مطالعه خواص مکانیکی نیز مشاهده شد که با افزودن اسید اولئیک و TiO2، مقاومت کششی و الاستیسیته کاهش و کششپذیری و انرژی کششی تا لحظه پاره شدن افزایش یافته است. با اعمال پرتودهی در بازه زمانی کوتاهمدت (30 دقیقه)، تمامی پارامترهای مربوط به خواص مکانیکی افزایش، و حلالیت به آب و جذب رطوبت فیلمهای نشاستهای کاهش یافتند. بهنظر میرسید، استفاده همزمان از UV-C و TiO2 باعث بهبود اثر پرتو UV-C جهت ایجاد اتصالات عرضی در ماتریس بیوپلیمر به صورت نشاسته- نشاسته و نشاسته- اسید اولئیک شود؛ با این حال، استفاده از TiO2 باعث تشدید اثر پرتوی UV-C و تسریع تغییرات آن در بازه زمانی کوتاهتری (30 دقیقه) شد. بهطور کلی بهمنظور بهبود خاصیت آبگریزی وخواص مکانیکی فیلم نشاسته، استفاده از اسید اولئیک و TiO2 بهصورت توأم بهترین نتایج این پژوهش را در برداشته است. از این رو یک گام رو به جلو برای استفاده صنعتی از نشاسته در بستهبندی مواد غذایی به حساب میآید.
مسعود تقی زاده؛ اسما اقبال
چکیده
امروزه از فیلمهای خوراکی متنوعی برای بستهبندی مواد غذایی استفاده میشود. استفاده از این مواد زیست تخریبپذیر روشی نوین برای جایگزینی مواد پلیمری و افزایش ماندگاری مواد غذایی است. هدف اصلی این پژوهش تولید فیلم خوراکی بر پایه نشاسته و اسید اولئیک و بررسی ویژگیهای آن (ضخامت، حلالیت، نفوذپذیری به بخار آب و مقاومت کششی) است. پس از ...
بیشتر
امروزه از فیلمهای خوراکی متنوعی برای بستهبندی مواد غذایی استفاده میشود. استفاده از این مواد زیست تخریبپذیر روشی نوین برای جایگزینی مواد پلیمری و افزایش ماندگاری مواد غذایی است. هدف اصلی این پژوهش تولید فیلم خوراکی بر پایه نشاسته و اسید اولئیک و بررسی ویژگیهای آن (ضخامت، حلالیت، نفوذپذیری به بخار آب و مقاومت کششی) است. پس از این بررسیها یکی از تیمارهای مناسب انتخاب و در سه غلظت برای پوشش گوجهسبز استفاده و موارد افت وزن، pH، رنگ و سفتی نمونهها در طول 4 هفته بررسی شد. با افزایش میزان اسید اولئیک در فیلمهای تولید شده میزان ضخامت افزایش ولی مقاومت کششی، حلالیت و نفوذپذیری فیلمها بهصورت معنیداری کاهش پیدا کرده است. نمونه حاوی 10% اسید اولئیک بهعنوان بهترین فیلم از لحاظ حلالیت و نفوذپذیری به بخار آب برای پوششدهی انتخاب شد. در پوشش تهیه شده برای میوه گوجهسبز، با افزایش میزان ماده جامد محلول، میزان افت وزن و افزایش pH در طول زمان با آهنگ کمتری اتفاق افتاده است و همچنین تغییرات رنگ نیز نسبت به نمونه شاهد در آنها کمتر میباشد. دو غلظت 10 و12% نیز نتایج مشابه را نشان میدادند.
مریم ابراهیمی؛ مرتضی خمیری؛ یحیی مقصودلو
چکیده
بادامزمینی یکی از حساسترین محصولات کشاورزی در برابر هجوم A. flavus و متعاقباً آلودگی به آفلاتوکسین محسوب میشود. در این پژوهش پس از جداسازی و تأئید شناسایی A. flavus از نمونههای بادامزمینی آلودهشده به این کپک، مقادیر مشخصی از آن به چهار واریته بادامزمینی رایج استان گلستان به نامهای گلی، محلی، چینی و هندی که در شرایط مناسب خشک ...
بیشتر
بادامزمینی یکی از حساسترین محصولات کشاورزی در برابر هجوم A. flavus و متعاقباً آلودگی به آفلاتوکسین محسوب میشود. در این پژوهش پس از جداسازی و تأئید شناسایی A. flavus از نمونههای بادامزمینی آلودهشده به این کپک، مقادیر مشخصی از آن به چهار واریته بادامزمینی رایج استان گلستان به نامهای گلی، محلی، چینی و هندی که در شرایط مناسب خشک و پوستگیری شدند، تلقیح گردید. سپس تأثیر تلقیح کپک مذکور (پس از یک هفته رشد در دمای °C 26) بر روی تغییرات اسیدهای چرب اولئیک و لینولئیک، اندیس پراکسید و تولید آفلاتوکسین موردبررسی قرار گرفت. بهمنظور ارزیابی تغییرات اسیدهای چرب از کروماتوگرافی گازی و جهت بررسی میزان آفلاتوکسین B1 از الایزای رقابتی مستقیم استفاده شد. جهت ارزیابی میزان حساسیت ارقام بادامزمینی به رشد A. flavus آفلاتوکسینزا نیز میزان تشکیل پرگنه کپک بر روی مغز بادامزمینی و میزان اسپور تولیدی محاسبه گردید. نتایج حاصل، نشان داد که در بین واریتههای مختلف، واریته گلی و واریته هندی بهترتیب کمترین و بیشترین حساسیت را به رشد A. flavus و تولید آفلاتوکسین B1 دارا بودند. همچنین با رشد A. flavus بر روی مغز بادامزمینی، بهطور معنیداری (5% = α) میزان اسیدهای چرب اولئیک و لینولئیک، کاهش و اندیس پراکسید افزایش یافت.