فاطمه حیدری؛ محمد جواد وریدی؛ مهدی وریدی
چکیده
هدف از انجام این تحقیق بررسی pH، فاکتورهای رنگی، ظرفیت حفظ آب، میوگلوبین، متمیوگلوبین، داکسیمیوگلوبین و اکسیمیوگلوبین گوشت چرخشده بود. در این پژوهش از3 نوع گوشت (گاو، شتر و شترمرغ) و 4 اندازه خردکردن (اندازه روزنههای 5/7، 4 و 3 میلیمتر و نیز کاتر) استفاده شد. pH، ظرفیت حفظ آب، میوگلوبین، متمیوگلوبین، داکسیمیوگلوبین، درجه اشباعیت، ...
بیشتر
هدف از انجام این تحقیق بررسی pH، فاکتورهای رنگی، ظرفیت حفظ آب، میوگلوبین، متمیوگلوبین، داکسیمیوگلوبین و اکسیمیوگلوبین گوشت چرخشده بود. در این پژوهش از3 نوع گوشت (گاو، شتر و شترمرغ) و 4 اندازه خردکردن (اندازه روزنههای 5/7، 4 و 3 میلیمتر و نیز کاتر) استفاده شد. pH، ظرفیت حفظ آب، میوگلوبین، متمیوگلوبین، داکسیمیوگلوبین، درجه اشباعیت، فام، نسبت (a* )/(b*) ، درجات روشنی، قرمزی و زردی نمونههای گوشتی مختلف دارای اختلاف آماری معنیدار(05/0>p) بودند، اما درجات مختلف خردکردن تنها بر ظرفیت حفظ آب گوشت و درجه اشباعیت آن اثر آماری معنیداری (05/0>p) داشت. اکسیمیوگلوبین و ΔE در هیچیک از موارد بررسیشده (نوع گوشت و اندازه روزنه چرخ گوشت) دارای اختلاف معنیداری نبود. همچنین ضرایب همبستگی بالای pH با درجه روشنی (999/0=R2) و ظرفیت حفظ آب (997/0=R2) کاهش درجه روشنی و افزایش ظرفیت حفظ آب را همگام با افزایش pH در گوشتها توجیه نمود. در این بررسی گوشت شترمرغ بالاترین pH، ظرفیت حفظ آب و پایینترین درجه روشنی را داشت و عکس این نتایج در مورد گوشت گاو صادق بود.
محمدرضا امیریوسفی؛ محبت محبی؛ فرامرز خدائیان
چکیده
نظر به اینکه بسیاری از فرآیندهای انجام شده روی غذا به پیچیدگی ویژگیهای سطحی آن بستگی دارد، آنالیز تصویر سطح غذاها مورد توجه قرار گرفته است. هندسه برخالی مفهوم نوینی است که امکان توصیف کمی پیچیدگی های اشکال طبیعی را فراهم میکند. در تحقیق حاضر برای معرفی یک روش غیر مخرب که بتواند طی سرخ کردن عمیق به مقدار زیادی اثر شرایط فرآیند را ...
بیشتر
نظر به اینکه بسیاری از فرآیندهای انجام شده روی غذا به پیچیدگی ویژگیهای سطحی آن بستگی دارد، آنالیز تصویر سطح غذاها مورد توجه قرار گرفته است. هندسه برخالی مفهوم نوینی است که امکان توصیف کمی پیچیدگی های اشکال طبیعی را فراهم میکند. در تحقیق حاضر برای معرفی یک روش غیر مخرب که بتواند طی سرخ کردن عمیق به مقدار زیادی اثر شرایط فرآیند را بر روی سطح قطعات گوشت شترمرغ تخمین بزند، سیستم ماشین بینایی به کار گرفته شد و برای کمی کردن تغییرات ایجاد شده از مفهوم بعد برخالی استفاده گردید. با بررسی نتایج مشاهده شد که در اثر افزایش دما، پیشرفت سرخ شدن و همچنین افزایش قدرت پیش تیمار مایکروویو، روند افزایشی در مقادیر این بعد مشاهده شد. دامنه ضرایب تبیین اندازهگیری شده بین دادههای درصد چروکیدگی قطعات گوشت شترمرغ سرخ شده با دادههای مربوط به بعد برخالی از 56/0 تا 88/0 بهدست آمد. لذا بعد برخالی به عنوان یک شاخص کمی، در اکثر شرایط به خوبی قادر بود چروکیدگی گوشت شترمرغ سرخ شده بهعنوان یک ویژگی فیزیکی را توصیف کند.