اعظم ایوبی؛ ناصر صداقت؛ مهدی کاشانی نژاد؛ محبت محبی؛ مهدی نصیری محلاتی
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر شرایط خشک کردن (دمای خشک کردن در سه سطح (60، 70 و 80 درجه سانتیگراد)، سرعت جریان هوا در دو سطح (5/1 و 5/2 متر بر ثانیه) و پیشتیمار آمادهسازی در چهار سطح (کربنات پتاسیم و روغن سبزه، روغن زیتون، آب داغ و بدون پیشتیمار آمادهسازی)) بر شدت خشک شدن انگور و ویژگیهای کیفی کشمش شامل بازجذب آب، چروکیدگی، سفتی بافت و ...
بیشتر
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر شرایط خشک کردن (دمای خشک کردن در سه سطح (60، 70 و 80 درجه سانتیگراد)، سرعت جریان هوا در دو سطح (5/1 و 5/2 متر بر ثانیه) و پیشتیمار آمادهسازی در چهار سطح (کربنات پتاسیم و روغن سبزه، روغن زیتون، آب داغ و بدون پیشتیمار آمادهسازی)) بر شدت خشک شدن انگور و ویژگیهای کیفی کشمش شامل بازجذب آب، چروکیدگی، سفتی بافت و شاخص قهوهای شدن انجام شد. نتایج نشان داد که پارامترهای دما، سرعت هوا و پیشتیمار آمادهسازی اثرات معنیداری بر شدت خشک شدن انگور و کیفیت کشمش دارند. افزایش دما و سرعت هوای خشک کردن و نیز استفاده از پیشتیمار آماده سازی موجب افزایش شدت خشک شدن انگور شد. مطلوبترین مقادیر سفتی (73/0 نیوتن)، چروکیدگی (04/81 درصد) و کمترین شاخص قهوهای شدن (157/0) مربوط به کشمش خشکشده در دمای 60 درجه سانتیگراد و بیشترین بازجذب آب (266/1) مربوط به کشمش خشکشده در دمای 70 درجه سانتیگراد بود. تأثیر سرعت جریان هوا، تنها بر شاخص قهوهای شدن معنیدار شد. افزایش سرعت جریان هوا، کاهش شاخص قهوهای شدن را بهدنبال داشت. در بین پیشتیمارهای بهکار رفته نیز، پیشتیمار کربنات پتاسیم و روغن سبزه نتایج فیزیکوشیمیایی بهتری را سبب شد.
اعظم ایوبی؛ ناصر صداقت؛ مهدی کاشانی نژاد؛ محبت محبی؛ مهدی نصیری محلاتی
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر پوششهای خوراکی لییپیدی (گلیسریل منواستئارات و موم کارنوبا) بر ویژگیهای فیزیکوشیمیایی و میکروبی کشمش طی دوره نگهداری انجام شد. بدین منظور، کشمش تهیهشده از انگور رقم عسگری بهروش تیزابی با پوشش های خوراکی لییپیدی همراه با اسانس آویشن تیمار شد و در دماهای 20، 35 و C° 50 بهمدت 12 هفته نگهداری شد. طی مدت ...
بیشتر
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر پوششهای خوراکی لییپیدی (گلیسریل منواستئارات و موم کارنوبا) بر ویژگیهای فیزیکوشیمیایی و میکروبی کشمش طی دوره نگهداری انجام شد. بدین منظور، کشمش تهیهشده از انگور رقم عسگری بهروش تیزابی با پوشش های خوراکی لییپیدی همراه با اسانس آویشن تیمار شد و در دماهای 20، 35 و C° 50 بهمدت 12 هفته نگهداری شد. طی مدت نگهداری، میزان رطوبت، فعالیت آبی، سفتی، مؤلفه های رنگی (L* (روشنی)، a* (قرمزی) و b* (زردی))، درصد آفتزدگی و ویژگیهای میکروبی (شمارش کلی، تعداد کل کپک و مخمر) موردارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که تأثیر پوششهای لیپیدی، دما و مدت زمان نگهداری بر ویژگیهای فیزیکوشیمیایی و میکروبی کشمش معنیدار بود. پوششدهی، افت رطوبت، سفتی، روشنی و قرمزی را کاهش داد. شمارش کلی، تعداد کل کپک و مخمر طی دوره نگهداری در نمونههای تیمارشده با پوشش خوراکی کاهش یافت. موم کارنوبا نسبت به گلیسریل منواستئارات تأثیر بیشتری بر پایداری کشمش داشت. اسانس آویشن نیز باعث بهبود رنگ و ویژگیهای میکروبی شد. کمترین مقادیر قرمزی (2-)، شماش کلی (06/2 لگاریتم تعداد کلنی در گرم) و تعداد کل کپک و مخمر (32/1 لگاریتم تعداد کلنی در گرم) مربوط به پوشش کارنوبا و اسانس آویشن بود.
پرویز بشیری؛ محمدحسین حدادخداپرست؛ ناصر صداقت؛ فریده طباطبایی یزدی؛ مهدی نصیری محلاتی
چکیده
در این تحقیق تأثیر غوطه ور کردن سه نوع پسته آلوده(خشک با پوست سخت، خشک با پوست نرم، تازه با پوست نرم، رقم اوحدی) با ازن صفر پی پی ام (شاهد) ازن 4 و 8 پی پی ام (قسمت در میلیون و یا میلی گرم در لیتر) با زمان تماس صفر(شاهد) و 2، 4، 6، 8، 10 و 12 ساعت، جهت کاهش آفلاتوکسین ب1، ب2، ج1 و ج2 و مجموع آفلاتوکسین ها، مورد بررسی قرار گرفت. دمای آب 10 درجه سانتیگراد ...
بیشتر
در این تحقیق تأثیر غوطه ور کردن سه نوع پسته آلوده(خشک با پوست سخت، خشک با پوست نرم، تازه با پوست نرم، رقم اوحدی) با ازن صفر پی پی ام (شاهد) ازن 4 و 8 پی پی ام (قسمت در میلیون و یا میلی گرم در لیتر) با زمان تماس صفر(شاهد) و 2، 4، 6، 8، 10 و 12 ساعت، جهت کاهش آفلاتوکسین ب1، ب2، ج1 و ج2 و مجموع آفلاتوکسین ها، مورد بررسی قرار گرفت. دمای آب 10 درجه سانتیگراد و پ هاش آن 3/0± 5/5 بود. برای تمام نمونه ها، تأثیر متقال بین غلظت ازن و زمان تماس با ازن و یا تأثیر متقابل با نوع پسته، مورد بررسی قرار گرفت. آفلاتوکسین ب1، از نظر مقدار بیشتر بود و همچنین راحت تر تخریب و کاهش یافت. نتایج نشان می دهد که نمونه های شاهد(غلظت ازن صفر و یا زمان تماس صفر) از لحاظ کاهش آفلاتوکسین ها و آفلاتوکسین مجموع، در سطح 5 درصد، تفاوت معنی داری ندارند ولی با نمونه های تیمار شده با ازن، تفاوت معنی داری دارند. برای نمونه های شاهد میانگین درصد کاهش آفلاتوکسین های ب1، ب2، ج1، ج2 و مجموع آفلاتوکسین ها به ترتیب 6/5، 7/9، 6/14، 15 و 4/6 درصد بود در حالی که این کاهش برای نمونه های تیمار شده با 4 پی پی ام ازن به ترتیب 7/32، 55/8، 6/30، 34 و 35 درصد بود همچنین این کاهش برای غلظت ازن 8 پی پی ام به ترتیب 9/47، 5/12، 8/45، 9/43 و 4/44 درصد بود. نتایج نشان می دهد که تأثیر ازن محلول در آب، روی کاهش میزان آفلاتوکسین ها، به طور معنی داری وابسته به غلظت ازن مصرفی و زمان تماس ازن می باشد. همچنین نتایج مشخص می کند که حساسیت تخریب آفلاتوکسین ها نسبت به ازن به ترتیب ب1 و ج1 بزرگتر از ب2 و ج2 می باشد.
عادله سلیمانی؛ محمد جواد وریدی؛ علیرضا صادقی ماهونک؛ مهدی نصیری محلاتی
چکیده
در این پژوهش ابتدا ویژگیهای شیمیایی ماهی پوزانک که تاکنون هیچ مطالعهای در زمینه آن صورت نگرفته، اندازهگیری شد و با ماهی کیلکا گونه آنچویی که فراوانترین میزان صید را در بین شگ ماهیان وگونههای مختلف کیلکای دریایخزر دارد مقایسه گردید، نتایج بهدست آمده نشان داد که میزان چربی، پروتئین، خاکستر و ماده خشک ماهی پوزانک بالاتر ...
بیشتر
در این پژوهش ابتدا ویژگیهای شیمیایی ماهی پوزانک که تاکنون هیچ مطالعهای در زمینه آن صورت نگرفته، اندازهگیری شد و با ماهی کیلکا گونه آنچویی که فراوانترین میزان صید را در بین شگ ماهیان وگونههای مختلف کیلکای دریایخزر دارد مقایسه گردید، نتایج بهدست آمده نشان داد که میزان چربی، پروتئین، خاکستر و ماده خشک ماهی پوزانک بالاتر از کیلکای آنچویی بود، مقایسه اسیدهای چرب نشان داد، میزان EPA در ماهی پوزانک بسیار بالاتر بوده که نشان میدهد این ماهی منبع سرشار امگا3 میباشد. پس از آن جهت ارزیابی اثر روشهای نمکزنی و خشککردن روی تغییرات رطوبت و نمک بافت، عمل نمکزنی به سه روش سنتی (رایج در شمال کشور)، آب نمکگذاری با دو غلظت اشباع و20 درصد انجام شد و در نهایت نمونههای نمک سود شده با دو روش آفتابی و خشککن با دمای 30 درجه خشک شدند، نتایج بهدست آمده نشان داد که میزان جذب نمک و خروج آب در روشهای نمکزنی متفاوت بوده و در روش سنتی بالاتر بود، اما با اینکه نمونهها در انتهای نمکزنی در روش سنتی رطوبت کمتری داشتند، در پایان خشککردن میزان رطوبت نهایی بالاتری بهدست آوردند.
رویا رضایی؛ فخری شهیدی؛ محمد الهی؛ محبت محبی؛ مهدی نصیری محلاتی
چکیده
در این پژوهش، تولید پاستیل میوهای بر پایه آلو به عنوان فراوردهای نوین با استفاده از نسبتهای مختلف نشاسته و ژلاتین مورد مطالعه قرار گرفت. 13 فرمول از فراورده مورد نظر براساس طرح مرکب مرکزی ( با 5 تکرار در نقطه مرکزی) تولید گردید. روش سطح پاسخ به منظور بهینهسازی فرمولاسیون با استفاده از متغیرهای مستقل، میزان ژلاتین در دامنه 85/3 تا 92/6 درصد ...
بیشتر
در این پژوهش، تولید پاستیل میوهای بر پایه آلو به عنوان فراوردهای نوین با استفاده از نسبتهای مختلف نشاسته و ژلاتین مورد مطالعه قرار گرفت. 13 فرمول از فراورده مورد نظر براساس طرح مرکب مرکزی ( با 5 تکرار در نقطه مرکزی) تولید گردید. روش سطح پاسخ به منظور بهینهسازی فرمولاسیون با استفاده از متغیرهای مستقل، میزان ژلاتین در دامنه 85/3 تا 92/6 درصد و میزان نشاسته در دامنه صفر تا 85/3 درصد مورد استفاده قرارگرفت. متغیرهای وابسته شامل ارزیابی بافت به روش دستگاهی و پذیرش کلی حاصل از ارزیابی حسی نمونه ها بودند. ارزیابی حسی بر اساس سنجش ویژگیهای اصلی فراورده (رنگ، بافت و طعم) ، و پروفایل بافت (سختی، پیوستگی و قابلیت جویدن) با استفاده از مقیاسهای تعریف شده انجام شد. نتایج حاصل حاکی از این است که نوع هیدروکلوئید و میزان مصرف آن بر ویژگیهای حسی محصول اثر معنیداری داشتهاند. میزان سختی و آدامسی بودن بافت با درصد نشاسته مصرفی رابطه عکس و با درصد ژلاتین رابطه مستقیم داشت. ژلاتین بر پیوستگی بافت نیز تاثیر مثبت و معنیداری گذاشت. اثر نشاسته بر درک طعم مثبت و معنیدار بود. طعم تاثیر زیادی در پذیرش کلی نمونه ها نشان داد. نمونههای دارای بافت سخت با ویژگی آدامسی پذیرش پایینی کسب کردند. معادله چند جملهای با 9325/0= R2 نشان داد که بالاترین پذیرش کلی مربوط به نمونه ای با 85/3 درصد نشاسته و38/5 درصد ژلاتین بود.
الهام زایرزاده؛ سید علی مرتضوی؛ محمود رضا جعفری؛ سیما افشارنژاد؛ فریده طباطبایی یزدی؛ مهدی نصیری محلاتی
چکیده
هدف از انجام این پژوهش بررسی تاثیر کارایی کاربرد نایسین در فرم آزاد و محصور در نانوکپسول های لیپوزومی در کنترل جمعیت لیستریا منوسیتوژنز در پنیر فتای فراپالایش بود. لیستریا منوسیتوژنز گونه ATCC 19117 به میزان cfu/g 106 به پنیر اضافه گردید. در ساخت فرمول های لیپوزومی از کلسترول، لستین و روغن کره استفاده شد. پس از تعیین حداقل غلظت بازدارندگی، ...
بیشتر
هدف از انجام این پژوهش بررسی تاثیر کارایی کاربرد نایسین در فرم آزاد و محصور در نانوکپسول های لیپوزومی در کنترل جمعیت لیستریا منوسیتوژنز در پنیر فتای فراپالایش بود. لیستریا منوسیتوژنز گونه ATCC 19117 به میزان cfu/g 106 به پنیر اضافه گردید. در ساخت فرمول های لیپوزومی از کلسترول، لستین و روغن کره استفاده شد. پس از تعیین حداقل غلظت بازدارندگی، نایسین در سطح IU/g 500 در تمام تیمارها به کار برده شد. کلیه آزمایش ها(میکروبی و pH) در قالب طرح کاملا تصادفی بر پایه فاکتوریل در 3 تکرار انجام گرفت. تیمارهای مورد بررسی عبارت بودند از دو فرمول مختلف فسفولیپیدی، یک نمونه نایسین آزاد و یک نمونه کنترل. میزان محصورسازی نانوکپسول های لیپوزومی حاوی نایسین، برای فرمول 1 لیپوزومی 49/12% و برای فرمول 2 لیپوزومی 72/11% محاسبه گردید و نتایج حاصل از بررسی اندازه لیپوزوم ها نشان داد که 100 درصد نمونه ها در هر دو فرمول، قطرمتوسطی در حدود 7/149-51/101 نانومتر داشتند. مقایسه نتایج روند تغییرات جمعیت لیستریایی نشان دهنده وجود تاثیر معنی دار بین عملکرد نایسین آزاد و محصور در نانوکپسول های لیپوزومی بر روند کاهش جمعیت لیستریایی بود(p
بهاره عمادزاده؛ محمد جواد وریدی؛ مهدی نصیری محلاتی
چکیده
گوشت گوسفند یکی از مهمترین منابع گوشت قرمز در کشورهای خاورمیانه محسوب و بنابراین اطلاع از ویژگیهای کیفی آن امری مهم تلقی می گردد. در بررسی حاضر خواص فیزیکوشیمیایی گوشت گوسفند طی یک دوره رسانیدن هفت روزه مورد بررسی قرار گرفت. نمونه ها از ناحیه فوقانی ران شامل ماهیچه های Biceps femoris. و Semimembranosus تهیه شدند. pH گوشت طی 24 ساعت نخست کاهش پیدا کرد ...
بیشتر
گوشت گوسفند یکی از مهمترین منابع گوشت قرمز در کشورهای خاورمیانه محسوب و بنابراین اطلاع از ویژگیهای کیفی آن امری مهم تلقی می گردد. در بررسی حاضر خواص فیزیکوشیمیایی گوشت گوسفند طی یک دوره رسانیدن هفت روزه مورد بررسی قرار گرفت. نمونه ها از ناحیه فوقانی ران شامل ماهیچه های Biceps femoris. و Semimembranosus تهیه شدند. pH گوشت طی 24 ساعت نخست کاهش پیدا کرد و به میانگین 06/0±67/5 رسید. طی 6 روز بعد تغییرات معنی داری مشاهده نشد (05/0≥P). با افزایش زمان رسانیدن، توانایی نگهداری آب و افت پخت به طور معنی داری کاهش نشان دادند (05/0≥P). پروفیل دمایی پخت در مرکز طی روزهای مختلف پس از کشتار یکسان بود اما کل زمان مورد نیاز برای پخت نمونه ها در 24 ساعت پس از کشتار بطور معنی داری بالاتر از روزهای دیگر قرار داشت (05/0≥P). نتایج حاکی از آن بود که فرایند رسانیدن موجب بهبود ویژگیهای حسی آبداری، تردی و مزه در هر دو جنس نر و ماده می شود. رابطه ای معنی دار و مثبت میان امتیاز ویژگیهای حسی و امتیاز مربوط به پذیرش کلی مشاهده شد. در مورد تمامی ویژگیهای مورد بررسی، اختلاف معنی داری میان دو جنس نر و ماده وجود نداشت.
واژه های کلیدی: رسانیدن، گوشت گوسفند، پروفیل دمایی پخت در مرکز، توانایی نگهداری آب، افت پخت، ارزیابی حسی
بهاره عمادزاده؛ محمد جواد وریدی؛ مهدی نصیری محلاتی
چکیده
بازده گوشتی دام و نسبت اجزاء مختلف لاشه برای تولید کنندگان و دست اندرکاران صنعت گوشت فاکتورهای اقتصادی مهمی به شمار می روند. در این تحقیق، بازده گوشتی و درصد اجزاء مختلف بدن گوسفند و همچنین میزان افت ناشی از فرآیندهای مختلف از مرحله پس از کشتار تا زمان مصرف مورد مطالعه قرار گرفت. میانگین وزن لاشه گرم و سرد به ترتیب 63/15 و 33/15 کیلوگرم، ...
بیشتر
بازده گوشتی دام و نسبت اجزاء مختلف لاشه برای تولید کنندگان و دست اندرکاران صنعت گوشت فاکتورهای اقتصادی مهمی به شمار می روند. در این تحقیق، بازده گوشتی و درصد اجزاء مختلف بدن گوسفند و همچنین میزان افت ناشی از فرآیندهای مختلف از مرحله پس از کشتار تا زمان مصرف مورد مطالعه قرار گرفت. میانگین وزن لاشه گرم و سرد به ترتیب 63/15 و 33/15 کیلوگرم، میانگین افت سرد کردن 87/1 درصد و میانگین راندمان گرم و سرد به ترتیب برابر 44/41 و 67/40 درصد محاسبه شد. رابطه میان وزن زنده دام و وزن سرد لاشه توسط رابطه ای توانی با ضریب همبستگی بالا مدل سازی گردید. میانگین افت چکه و افت ناشی از پخت به ترتیب 10/2 و 51/24 درصد اندازه گیری شد. ارزیابی هر فاکتور به طور مجزا در دو جنس نر و ماده صورت گرفت و نتایج نشان داد که اختلاف میانگین تمامی ویژگیهای مورد ارزیابی در دو جنس از لحاظ آماری معنی دار نمی باشد (05/0 p>).
واژههای کلیدی: گوشت گوسفند، بازده لاشه سرد و گرم افت سرد کردن، افت چکه، افت پخت
مسعود یاورمنش؛ سید علی مرتضوی؛ مهدی نصیری محلاتی؛ جواد بارویی
چکیده
عفونتهای ویروسی با منشاء غذایی امروزه به طور فزاینده ای بعنوان عوامل بیماری زا در انسان شناخته شده اند . ویروس هپاتیت A (HAV) یکی از مهمترین عوامل ایجاد بیماری می باشد، که شیوع آن می تواند توسط آب و مواد غذایی مختلف خصوصاً شیر صورت گیرد . دراین پژوهش جهت دستیابی به بهترین روش تشخیص ویروس هپاتیت A (HAV) در شیر با بکارگیری تکنیک الایزا، رقتهای ...
بیشتر
عفونتهای ویروسی با منشاء غذایی امروزه به طور فزاینده ای بعنوان عوامل بیماری زا در انسان شناخته شده اند . ویروس هپاتیت A (HAV) یکی از مهمترین عوامل ایجاد بیماری می باشد، که شیوع آن می تواند توسط آب و مواد غذایی مختلف خصوصاً شیر صورت گیرد . دراین پژوهش جهت دستیابی به بهترین روش تشخیص ویروس هپاتیت A (HAV) در شیر با بکارگیری تکنیک الایزا، رقتهای مختلف آنتی ژن HAV
( ml/L1، ml/L 3-10، ml/L 6-10، ml/L 9-10) به شیر فرادما افزوده شد و پس از اعمال تیمارهای مختلف برای جداسازی ویروس (آنتی ژن)، مشخص شد که ایجاد دلمة اسیدی و جداسازی آب پنیر و صاف کردن آن با کمک کاغذهای صافی واتمن و صافی های غشایی بیشترین دانسیته نوری و در نتیجه بهترین تشخیص را به همراه دارد (05/0P≤) . همچنین مشخص شد که روش مذکور فاقد حساسیت کافی در اندازه گیری کمی ویروس هپاتیت A (آنتی ژن) در شیر می باشد .
واژه های کلیدی : تشخیص،ویروس هپاتیت A (HAV) ، شیر، الایزا